به گزارش راه شلمچه، فیلم «صدای منو می شنوید؟» به تهیهکنندگی حسن عباسی و کارگردانی صادق پروین آشتیانی روی پرده سینماها است و پس از دو سال این فیلم توانست اجازه پخش گیرد.
پرویز پورحسینی، مژگان بیات، نگار عابدی، سعید داخ، حسن عباسی، عطا سلمانیان، احمد نیکپور، مرتضی ایمانی، لادن قناد، ایرج افکار، مهرزاد خلیقی، پروین ملکی، حسن ناصری در این فیلم بازی دارند.
فیلم بر اساس داستان واقعی پدر شهیدی را حکایت میکند که پس از سالها بی خبری کلیدی را همراه چند استخوان تحویل میگیرد که اگر این کلید قفل درب خانهاش را باز کند یعنی فرزند دلبندش پس از سی سال پیدا شدهاست و ...
«صدای منو می شنوید؟» با اقبال روبهرو نشدهاست اما بدین معنی نیست ضعف در قصه داشت یا کارگردان فیلم ناتوان بود بلکه فیلم از هیچ ارگانی یا نهادی حمایت نشد و با حداقل بودجه ساخته شد. این فیلم حتی آنونس غریبانهای داشت و هم زمان مناسبی برای اکران نداشت.
صادق پروین آشتیانی پیش از این فیلم سریال تلویزیونی «سه شنبه شب»، فیلم سینمایی «و اینک بهشت» و فیلم تلویزیونی «دادستان،داستان نیمه تمام» را در کارنامه خود دارد و پذیرش کارگردانی فیلم صدای منو میشنوید؟ و با کمترین بودجه را هیچ کارگردانی قبول نمیکرد مگر عاشق سینمای ارزشی و دفاع مقدس باشی تا به ادای تکلیف عمل کنی نه برای دیده شدن!
«صدای منو می شنوید؟» اگرچه سوپر استار ندارد اما قصه مظلومانهای را روایت میکند که نشان میدهد پس از سالها از پایان جنگ تحمیلی هنوز داستان پرغصه مادران و پدران شهدا شنیدنی است و همانند فرزندان شهیدشان هنوز گمنامند و اندک بازماندگان پدران و مادران شهدا را باید قدر دانست.
پرویز پورحسینی هنرمندانه نقش پدر شهید را بازی میکند که یکی از فرزندان پدر شهید میگفت گویی مرحوم پدرم را در فیلم میدیدیم و از طرفی هم قابهای زیبای دوربین سعید بختیاری مدیر فیلمبرداری ارتباط خوبی بین تاشاچیان فیلم برقرار کرد و بعضا گریههای بعضی از تماشاچیان را هم در میآورد. صادق پروین آشتیانی، سعید بختیاری، حسن عباسی و دیگر عوامل فیلم سینمایی صدای منو می شنوید؟ کاری بزرگ در عرصه سینمای دفاع مقدس کردند که نشان دادند میشود با دست خالی هم سینمای جنگ را روایت کرد.
کارگردان فیلم در یک مصاحبهای گفته بود «در یکی از رسانهها گفته شده بود که من الفبای ساخت فیلم را نمیدانم؛ کسی که این مطلب را نوشته بود خودش از عوامل تیم رسانهای فیلم بود که زمانی که از تیم جدا شد در این رسانه مشغول نوشتن مطالبی علیه آن شد؛ اما جالب است بدانید زمانی که تصمیم گرفته بود به تیم رسانهای فیلم بپیوندد ابراز خوشحالی میکرد و میگفت که تمام فیلمهای من را دیده است و عاشق کار با ما است؛ نمیدانم چه شد که یکباره از این رو به آن رو شد!؟»
شاید آشتیانی نجابت کرد و پاسخ آن فرد را نداده بود که کار در این نوع فیلم باید عاشق باشی و نگاه ارزشی و قلبی داشته باشی تا الفبای زندگی را بفهمی و ...!
فیلم صدای منو میشنوید؟ اکران شد چه در بدترین زمان و چه با حداقلترین هزینه اما تجربهای برای عوامل تولید این فیلم شد که شعار فرهنگی دادن و شعار ارزشی بودن دیگر رنگ باختهاست و مظلومیت پدران و مادران شهدایی که سالها چشم انتظار فرزندشان ماندند و عاقبت در گمنامی و مظلومیت به دیار باقی رفتند را اگر بخواهید با سینما روایت کنید هرگز صدایی را نمیشنوید تا دست یاری بدهند...!