به گزارش راه شلمچه، کشتیکچ، بوکس یا فوتبال آمریکایی؟ نه اینها هم تعابیر دقیقی از منازعهای نیست که بامداد دیروز به وقت تهران روی رینگ مناظره کلیولند مشاهد کردیم. به هر حال این بازیها با همه خشونتی که در بطن خود دارند، مسابقاتی ورزشی و نمایشی هستند و سرانجام بعد از سوت پایان، غائلهشان فرو مینشیند اما فقط خدا میداند خصومت و نفرت این ۲ پیرمرد یانکی قرار است به کجا بکشد.
با آن به هم پریدنها و تهمتها و فحشها و متلکها، این دیگر یک رقابت جناحی - سیاسی نبود بلکه ۲ طرف چنان به تنازع با یکدیگر برخاسته بودند که گویی بقای هر یک در گرو حذف دیگری از صحنه روزگار است؛ جدالی ذاتی، ابدی و ازلی، درست مثل به هم پریدن سگ و گربه.
همین تعبیر برای مشاجره دونالد ترامپ و جو بایدن کفایت میکند و اگر بقیه این متن را هم نخواندید چیزی را از دست نمیدهید. با این وجود انصافا اگر این مناظره را به تماشا ننشستهاید، لحظات نابی را از دست دادهاید؛ چه از منظر درک تحولات شتابانی که در دنیا بویژه در ینگه دنیا در جریان است و چه از منظر سرگرمی. چنان تنش زائدالوصفی در برنامه زنده تلویزیونی 29 سپتامبر حاکم بود که حتی بایدن یخی را واداشت تا نخستین «خفهشو»ی تاریخ مناظرات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به ترامپ حواله دهد و بعد با کنایهای عربی-اسلامی مضحکهاش کند: کی انشاءالله!
ترامپ هم روی فرم همیشگی! در زمین خانگیاش به میزبانی شبکه فاکسنیوز، هم بازی میکرد و هم به جای کریس والاس معروف، مناظره را اداره میکرد؛ قطعا به نفع خودش. همانطور که در ۴ سال گذشته کاخ سفید، قانون اساسی و نهادهای حکومتی را مصادره به مطلوب کرده بود.
بایدن با وجود 4 نقطه اوجگذرایش یعنی لحظات فحش و متلک مورد وصف و لحظهای که در اواخر کار با اشاره به ترامپ از بیرون انداختن او از کاخ سفید با رأی اکثریت (با نشان دادن مشت به دوربین) سخن گفت، باز هم چهرهای نچسب بود. در مقابل، ترامپ بار دیگر ثابت کرد در جامعه یانکیها که عقل مردم عمدتا در چشمشان است، به عنوان یک شومن حرفهای میتواند کماکان نبض مخاطب را در دست بگیرد، با این حال مثل همیشه او هنوز از درآوردن نتیجه کار ناتوان است و نمیداند جلب توجهش جلوی دوربین خشم مخاطب را در پی خواهد داشت یا تحسین او را؟
برخلاف بایدن سالخورده که اغلب رو به مجری و دوربین و از موضع بالا صحبت میکرد و به ترامپ با الفاظی تحقیرکننده مثل «یارو» و «دلقک» اما بدون نگاه مستقیم اشاره میکرد، ترامپ با همان حرارت و شلوغکاری رودرروی رقیب صحبت میکرد. هر وقت هم که طرف مقابل حرف میزد با همان تاکتیک آشنای مناظرات ۴ سال پیش مقابل هیلاری کلینتون، سلف دموکرات بایدن، وسط حرف او میپرید و از هیچ تلاشی برای به هم ریختن افکار و اعصاب رقیب فروگذار نمیکرد.
بویژه جمله معترضههای مسلسلوار ترامپ درباره رشوه ۳ میلیون دلاری پسر بایدن وسط حرفهای پیرمرد دموکرات که برای لحظاتی او را به هم ریخت و وی را به تکذیبیههای خنثی واداشت.
برایان استلر، تحلیلگر سیانان با اینکه در رسانه حامی دموکراتها صحبت میکرد اما وقتی این انفعال بایدن را دید، گفت: «او مرا به یاد کاراکتر جیم هالپرت در فیلم «اداره» میاندازد که آدم باور نمیکند او واقعا بتواند یک رئیس باشد». لحظاتی که خاطرات کثیف ۴ سال پیش هنگام اتهام زدن هیلاری به فساد ترامپ و زنستیزی او و در مقابل یادآوری ماجرای فساد شوهر هیلاری (بیل کلینتون) در کاخ سفید توسط نامزد دهانگنده جمهوریخواه را زنده کرد. پولیتیکو در این باره نوشت: «شکر خدا فاصلهگذاری اجتماعی دوران همهگیری کرونا، باعث شد سالن محل مناظره کاملا خالی از حضار باشد اگرنه اگر مثل مناظرههای ادوار قبلی خانوادههای ترامپ و بایدن آن پایین نشسته بودند، معلوم نبود ۲ طرف با اشاره انگشت به نزدیکان یکدیگر چه انگهایی به آنها میزدند؟»
کریس والاس، مجری برنامههای آخر هفته فاکسنیوز و پسر فرانک والاس، سرشناسترین میزبان گفتوگوهای کلاسیک تلویزیونی قرن پیش آمریکا در مقابل انگیزه بیپایان رئیسجمهور آمریکا برای آنچه روزنامه گاردین «به گند کشیدن مناظره» خواند، مترسکی بیش نبود. مثمرثمرترین لحظه او برای کنترل گفتوگو زمانی بود که در تلاش برای ساکت کردن ترامپ به او گفت: «میخواهید جایتان را [با بایدن] عوض کنیم؟» اما دیگر تلاشهای گاهوبیگاهش برای کشیدن افسار ترامپ به چند جیغ خفیف ختم شد به طوری که تحلیلگر شبکه انبیسی را واداشت این 90 دقیقه را چنین جمعبندی کند: «داد و فریاد شرمآور ۳ پیرمرد بر سر همدیگر... بچههای مدرسهای من بهتر از آنها میتوانستند با هم گفتوگو کنند». روزنامه فایننشالتایمز این مشاجره را به زوزه سگی دو طرف تشبیه کرد که صدای زوزه آمریکاییها را هم از شدت شرم درآورد. بعد از دعوای سگ و گربهای ۲ طرف، بهترین تعبیر یک خطی که میتوان از نخستین مناظره ریاستجمهوری انتخابات 2020 ارائه داد این است: «یک کاسب رذل 74 ساله که کاملا به اراجیف و اشتباهات خود ایمان دارد، یک سیاستمدار فرتوت 77 ساله را که نه اعتماد به او دارد و نه اعتماد به نفس، به استیصال واداشت».
مخاطب چه نتیجهای گرفت؟ «در بالاترین سطح رهبری ۲ حزب اصلی آمریکا هیچ اعتقاد و اعتمادی به یک برنامه درست برای آینده وجود ندارد».
روزنامه انگلیسی گاردین جمعبندی مخاطب جهانی را چنین به تصویر میکشد: «گریه کن سرزمین دوست داشتنی! دونالد ترامپ کاری کرد که نخستین مناظره ریاستجمهوری امسال آمریکا تبدیل به بدترین مناظره تاریخ این کشور و یک تحقیر ملی برای آن شود. احتمالا بقیه دنیا و مورخهای آینده به آن نگاه کرده و اشک خواهند ریخت... . اگر ترامپ مجددا در انتخابات پیروز شود این رویای مبهم، تاریک، وحشتآور و غیرقابل تماشا، مطمئنا خط اول آگهی ترحیم آمریکا خواهد بود».
البته احتمالا بخش مهمی از جهان که از ظلم و نخوت و رفتار یکجانبه آمریکا به ستوه آمده، از شدت خنده به این سیرک انتخاباتی اشک ریخته باشد. به همین دلیل این موضعگیری کلیشهای به نظر میرسد که بگوییم مناظره دیروز برنده نداشت چون حتی به قیمت باخت آمریکاییها، جهان از سرافکندگی آنها پیروز شده است.
از مشاجره دیروز صبح دریافتیم اگر هم به فرض بتوان این قالتاق تاجرمسلک نیویورکی یا آن بابا یخی دموکرات رقیبش را در قد و قامت رهبر واقعی یک ابرقدرت متصور شد، پس وای به حال چنین قدرتی. هر دوی آنها آدمهایی سپری شده با برنامههای تاریخ مصرف گذشته هستند که در بهترین حالت میخواهند در جهان بشدت در حال تغییر پساکرونا، بخشی از گذشته دور و نزدیک آمریکا را بازگردانند. ترامپ که لحظه به لحظه به جایگاه اسطوره خالیبندی در ینگه دنیا نزدیک میشود- اگر هم راست گفته باشد- سودازده «دوباره بزرگ ساختن آمریکا» است که با آنچه از رویای آمریکاییاش تعریف میکند، معلوم است میخواهد کشورش را به دهههای میانی قرن بیستم بازگرداند که یک ارتجاع کامل است! بایدن هم اصرار دارد در هر ۲ جملهای که به زبان میآورد، در یکی از آنها به مخاطب یادآوری کند معاون ریاستجمهوری در دوره اوباما بوده که اگر چه کمتر از ۴ سال از پایان آن دوره میگذرد اما با نیمنگاهی به پیشاهنگان حزب دموکرات، به نظر میرسد آنها هیچ شباهتی به باراک اوبامای بانشاط و چابک دهه پیش ندارند که با شعار «تغییر»، نگاهها را به خود جلب کرد.
بایدن بیحسوحال که چند روز بعد از انتخابات 78 ساله میشود و ترامپ او را «جوی خوابالو» میخواند و از تجمعهای مردمی فراری است، حتی سایهای از خودش در دوره معاونت اوباما نیست. اگر هم پیروز شود و به عنوان مسنترین رئیسجمهور ایالات متحده به کاخ سفید بازگردد، واقعا معلوم نیست بعد از ۴ سال باید تا سرای سالمندان بدرقهاش کرد یا به تشییعش تا قبرستان پرداخت. نانسی پلوسی 80 ساله، که بیشتر یک مدل لباس و آرایش سالمندان طبقه مرفه بوده تا سخنگوی خانه نمایندگان و بویژه پس از شکست استیضاح رئیسجمهور، نفوذ معنویاش را در کنگره تا حد زیادی از دست داده است. دیگر چهرههای تاثیرگذار دموکراتها در رقابتهای مقدماتی هم برنی سندرز فرتوت و بیمار 79 ساله، پسرعموی اشکنازی میلیاردرش، مایکل بلومبرگ 78 ساله و البته حامی پشتپرده جنبشهای ضدترامپی آنها یعنی جورج سوروس، دیگر پیرمرد یهودی هستند. در حالی که هیلاری کلینتون به سقوطش از ۴ سال پیش به این طرف ادامه میدهد و باراک اوباما هم دیگر آن شخصیت تاثیرگذار دهه پیش نیست، «کاملا هریس» در نقش معاون بایدن تنها چهره جوان و بهروز کادر رهبری دموکراتهاست.
البته نمیشود از کسی پنهان کرد که او نفر آخر و بازنده مطلق انتخابات مقدماتی درونحزبی بوده و چیزی جز یک دکور نمایشی برای ژست حمایت از سیاهان این حزب نیست به طوری که حتی بایدن نظریات او را در مناظره نقض کرد.
حال سوال اینجاست: آیا سرای سالمندان حاکمیت آمریکا میتواند آتش اختلافی را که خود در حال دمیدن در آن است فرو بنشاند؟
این مناظره ثابت کرد جز واژه موهوم «چین»، زبان مشترکی بین جناحهای سیاسی آمریکا وجود ندارد و گویا ترامپ و بایدن با علم به این موضوع که در میانه سوءتفاهم شدید گفتمانشان به نتیجه نخواهند رسید، در تدارک «مشتمان» و آدرس دادن به نیروهای اجتماعی همسوی خود در کف خیابانها هستند.
ترامپ به هیچ قیمتی، حتی درخواست مستقیم مجری و رقیب دموکرات حاضر نشد هیچ یک از گروههای نژادپرست «سفیدبرترپندار» را با نام و عنوان محکوم کند و در مقابل بایدن چند دقیقه جروبحث کرد که برخلاف ادعای رئیسجمهور، آنتیفا (جنبش شورش برای حقوق مدنی اقلیتها) یک سازمان نیست بلکه جریانی خودجوش است.
ترامپ نخستین رئیسجمهور مستقر در کاخ سفید بود که صریحا ساختار رأیگیری پستی را زیر سوال برد و رسما درباره احتمال بروز تقلب در انتخابات هشدار داد. این کدی بسیار خطرناک است که اولا به جمهوریخواهان اجازه میدهد در یک ماه آبان داغ، نتایج انتخابات را در صورت شکست در هر ۳ صندوق ریاستجمهوری، سنا و مجلس نمایندگان زیر سوال برده و دعوا را به دیوان عالی قضایی بکشانند که در آنجا اکثریت کرسیهای قاطع را به دست آوردهاند. ثانیا این زمینهسازی به ترامپیها اجازه میدهد خود در لوای احتمال تقلب دموکراتها، دست به تقلبی سازماندهیشده بزنند.
در مقابل کد بایدن در این باره که ترامپ به رغم شکست در مقابل انتقال قدرت مسالمتآمیز مقاومت خواهد کرد، آشکارا زیر سوال بردن ساختار دموکراسی آمریکایی است و اینکه مناسبات میان ۲ جناح سیاسی که در حقیقت بازوهای راست و چپ یک حاکمیت الیگارشی هستند، دیگر نه از جنس دموکراتیک، بلکه به شکل صفبندی کف خیابانی خواهد بود.
شاید به همین خاطر بود که ترامپ مدام حمایت صدها نظامی برجسته و کلانترهای شهرها و ایالات مختلف را به رخ حریف میکشید و از بایدن میخواست بگوید آیا تا به حال یک شخصیت انتظامی از او حمایت کرده است یا خیر؟
به عبارت دیگر او تلاش دارد از جایگاه رئیسجمهور و مرد قانون، از قبل از آغاز شورشهای پساانتخاباتی، دموکراتها را در جایگاه یاغی قرار دهد.
با آنکه اغلب رسانههای جریان اصلی مدعیاند مناظرههای ریاستجمهوری در بعد گفتمانی معمولا روی نظر کمتر از 10 درصد جامعه آرای آمریکایی تاثیر میگذارد اما اتفاقا از منظر مشتمانی، این احتمال وجود دارد که کدهای بسیار خطرناک 2 طرف برای زیر سوال بردن سلامت انتخابات و اصل انتقال قدرت، دستمایه طیف وسیعی از بدنه اجتماعی جمهوریخواه یا دموکرات برای ریختن به خیابانها در فردای انتخابات سوم نوامبر قرار بگیرد. خلاصه! این آمریکا دیگر آمریکای قبل نمیشود.
منبع؛ وطن امروز