به گزارش راه شلمچه، سیدیاسر جبرائیلی نوشت: اخیرا بر سر افتتاح یک فرودگاه و یک خط آهن، بحثی در فضای مجازی میان برخی مدیران دولت آقای رئیسی و دولت آقای روحانی در گرفت. مدیران دولت آقای رئیسی، افتتاح این موارد را افتخار خود میشمردند و مدیران دولت آقای روحانی، عدد و رقم مینوشتند که چه میزان از این پروژهها در زمان دولت آقای روحانی انجام شده بود و چیزی به اتمام نمانده بود و...
اینکه یک دولتی پروژههای آغاز شده و پیش رفته در دولتهای سابق را به اتمام رسانده و افتتاح کند، چیز جدیدی نیست. همه دولتها هم افتتاحکننده پروژههایی هستند که سابقا آغاز شدهاند، هم کلنگزننده پروژههایی هستند که ممکن است تکمیل و افتتاح آن به دولت آینده موکول شود. چنانکه بسیاری از پروژههای عظیم (نظیر پارس جنوبی) که در دولت آقای روحانی افتتاح شد، حاصل میلیاردها دلار سرمایهگذاری در دولت آقای احمدینژاد بود.
در چنین شرایطی، این موفقیتها و دستاوردها باید به نام چه کسی ثبت شود؟!
پاسخ این پرسش را باید در تفکیک دو مبحث "دستاورد سیستم" و "دستاورد سیاستمدار" جستجو کرد.
نظام جمهوری اسلامی، در طول ۴۵ سال گذشته، روز به روز بر داشتههای قبلی خود افزوده است. هر دولتی آمده، بخشی از این مسیر را پیموده، آجری روی آجر گذاشته و این بنا را مرتفع کرده است. در طول این ۴.۵ دهه، زیرساختهایی ایجاد شده، توانمندیهایی تکوین یافته و ظرفیتهایی خلق شده که یک بستر و زمینه برای تاسیسها و اکتشافات و اختراعات و... است؛ شجره طیبه ای که پیوسته ثمر میدهد. وقتی یک کارخانهای تاسیس میشود، یا کشف علمی صورت میگیرد، در واقع برونداد سیستم است. خروجی آن زیرساختهایی است که دههها برایش زحمت کشیده شده است. این، دستاور سیستم است.
اما پرسش اینجاست که چگونه این دستاوردهای سیستم را از دستاوردهای یک سیاستمدار تفکیک کرده و او را ارزیابی کنیم؟ پاسخ اینجاست که برای تفکیک دستاورد سیستم از دستاورد سیاستمدار، باید پروژههای اعلام شده سیاستمدار را، یا وعدههای او را ملاک ارزیابیاش قرار داد.
دستاوردی متعلق به سیاستمدار است که وعدهاش را داده باشد، پروژهای را برای تحقق آن وعده تعریف کرده باشد، پی در پی از پیشرفت آن پروژه و کامیابیها و حتی ناکامیهایش با مردم سخن گوید، مشکلاتش را بیان و راهکارهایش را تبیین نماید، مردم اجرای آن راهکارهای اعلامی سیاستمدار را توسط بدنه دولت مشاهده کنند و پیشرفت کار را ببینند. این دست پروژهها حتی اگر تا پایان عمر یک دولت به فرجام نرسد، روشن است که متعلق به کدام سیاستمدار است.
مبدع پروژههایی نظیر مسکن مهر یا سهام عدالت، آقای احمدی نژاد بود. این پروژهها مقداری در دولت خود وی پیش رفت، مقداری پس از پایان دولت وی. یا برجام، پروژه خاص منتسب به آقای روحانی بود. حتی اگر این پروژه در دولت آقای رئیسی به فرجام موفق میرسید، در کارنامه آقای روحانی ثبت میشد.
غرض اینکه مجادله بر سر تصاحب ثمره سیاسی این یا آن پروژه توسط این یا آن جریان، مجادله نابجایی است. آنچه ملاک داوری مردم و نخبگان درباره یک سیاستمدار است، نه کلنگزنیهای اوست، نه افتتاحهای او. چه، اینها پروژهها و دستاوردهای طبیعی سیستم هستند.
هر چند ممکن است همت - و امکانات- افراد در پیشبرد پروژهها متفاوت باشد. اگر بناست جریانهای سیاسی بر سر کارنامه رقابت کنند، محل رقابت باید پروژههای اختصاصی سیاستمدارانشان باشد، نه دستاوردهای سیستم.