به گزارش راه شلمچه، محمدرضا عارف، رئیس سابق جبهه اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه با سایت اصلاحطلب جماران درباره کاسته شدن اعتماد به اصلاحطلبان گفته که «باید نخبگان سیاسی ریشهیابی کنند که چرا سرمایه اجتماعی جذب شده در سالهای ۹۲ و ۹۴ به خصوص در بین جریان اصلاحات از دست رفت؛ این مسئله جدی است که بخشی از آن به درون جبهه بر میگردد و باید در وهله اول جبهه اصلاحات عملکرد خود را ارزیابی کند مبنی بر اینکه چه اتفاقی افتاد این سرمایه اجتماعی بینظیر در انتخابات مجلس دهم در تهران به طور کامل به لیست امید رأی دادند و بعد در انتخابات ۹۸ اتفاق دیگری رخ داد.»
او در ادامه، همچون همه اصلاحطلبان تقصیر را بر گردن نهادهای نظارتی میاندازد و اضافه میکند: «متأسفانه در این موضوع باید نگاهی به نهادهای نظارتی و اجرایی داشت. شاید تلقی این بوده که مردم در سالهای ۹۲ و ۹۴ از جریان اصلاحات فاصله گرفته و رأی نمیدهند لذا دریچههای نیمه باز برای حضور جریان اصلاحات را بستند.»
در مجلس دهم که مورد اشاره عارف است، او رئیس فراکسیون امید بود و در حالی که به گفته خودش، طرحهای مهمی را در مجلس پیگیری کرد و به نتیجه رساند، همواره مورد انتقاد طیف تندروی اصلاحطلب بود که او به انفعال و سکوت در مجلس متهم میکردند. در واقع تندروهای اصلاحطلب کار کردن اصلاحطلبان را نمیخواستند، بلکه دنبال غوغازیستی بودند و صدا و فریاد و هیاهو میخواستند. دلیل آن هم که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان از دستشان رفت، همین رویکردی بود که به جای کار دنبال هیاهو بود. سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان که در انتخاباتهای دهه ۹۰ پای کارشان آمد، از عملکرد آنان ناراضی بود و برای همین هم با آنها قهر کرد، حالا عارف میخواهد به سیاق همفکرانش، تقصیر را بر گردن شورای نگهبان بیندازد، اما همین محمدرضا عارف که بالاترین رأی را در انتخابات مجلس سال ۹۴ داشت، چرا برای انتخابات مجلس سال ۹۸ کاندیدا نشد در حالی که میدانست تأیید صلاحیت هم میشود؟ آیا دلیل عدم کاندیداتوری او این نبود که میدانست رأی نمیآورد و سرمایه اجتماعی چهار سال پیش همراهیشان نمیکند؟
محمدرضا عارف رئیس جبهه اصلاحات بود، اصلاحطلبان او را تحمل نکردند و کنار گذاشتند، اویی که مشکل تأیید صلاحیت هم نداشت. سال ۹۲ هم او با دستور خاتمی مجبور شد به نفع حسن روحانی انصراف دهد. همین تندرویها که دلیل کنار گذاشتن او بود، دلیل رویگردانی سرمایه اجتماعیشان هم بود. اصلاحطلبان برای کار و جهاد برای مردم هیچ گاه برنامه نداشتهاند و اغلب هویت خود را در مخالفت با دیگری و رقابت با رقبای کذایی تعریف کردهاند، از سویی باوجود حضور متمادی در قوای کشور و برعهده گرفتن مسئولیتهای مهم، هیچ گاه مسئولیت عملکرد و کار خود را برعهده نگرفتهاند و همیشه به گونهای موضع گرفتهاند که گویی هیچکاره بودهاند و همه قصور و تقصیر متوجه دیگران است.
منبع: روزنامه جوان