به گزارش راه شلمچه، نشریه اکونومیست ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: در عملیات موشکی و پهپادی ایران علیه اسرائیل شاهد همکاری دوستان و همسایگان اسرائیل بودیم. آیا همانگونه که جو بایدن تاکید میکند، اسرائیل باید خود را پیروز تلقی کند و اجازه دهد اقدام ایران بدون پاسخ بماند؟ یا باید انتقام بگیرد و خطر آتش منطقهای را ایجاد کند؟ اسرائیل با دشمنان فراوان، مدتهاست که برای ایجاد بازدارندگی عظیم- بعضیها میگویند نامتناسب- زمان صرف کرده است. اسرائیل در تلاش برای سرکوب حماس که حمله هفت اکتبر را انجام داد، غزه را ویران کرد. اما در این موقعیت اسرائیل باید دست نگه دارد.
ایران میگوید که اسرائیل با حمله به کنسولگری ایران در دمشق و در نتیجه به شهادت رسیدن هفت تن از مستشاران نظامیاش که بین آنها دو فرمانده ارشد هم حضور داشتند، تهران را به اقدام واکنشی فراخواند. ایران طی عملیات ۱۴ آوریل، ۱۷۰ پهپاد، ۱۲۰ موشک بالستیک و ۳۰ موشک کروز شلیک کرد. این حمله به نوعی جنگ پنهان طولانی با اسرائیل را آشکار کرد و تابوی حمله آشکار را شکست. این عملیات همچنین یک چالش برای آمریکاست. بایدن بارها به ایران و متحدانش هشدار داده است که «نکن». اما آنها، بایدن را نادیده گرفتند. در هفت اکتبر حماس عملیات علیه اسرائیل را آغاز کرد، دیگر نیروهای محور مقاومت هم به کمک آن شتافتند و اکنون ایران به آن پیوسته است.
همانطور که جنگ در اوکراین نشان میدهد، پهپادها و موشکها به نفع مهاجم هستند؛ زیرا سرنگونی آنها سخت و پرهزینه است. اما با فناوری و هماهنگی میتوان آنها را خنثی کرد. نیروهای آمریکایی، بریتانیایی و فرانسوی و به میزان کمتر اردنیها و شاید سعودیها کلاهکهای جنگی ایران را رهگیری کردند. اما برخی از آنها نیز عبور کرده و خساراتی را وارد آوردند. این حمله باعث آشکار شدن برخی تهدیدها از سوی ایران علیه اسرائیل شد؛ نیروهای محور مقاومت در لبنان، یمن، عراق و سوریه نیز در برخی عملیاتها علیه اسرائیل مشارکت دارند. گروههای همسو با ایران هواپیماهای بدون سرنشین و موشک را نهتنها به سمت اسرائیل، بلکه به سمت عربستان و امارات هم شلیک کرده است.
تسلیحات ایران در جنگ روسیه علیه اوکراین مورد استفاده قرار گرفت. خطر امروز بسیار بیشتر شده و ایران به طرز نگرانکنندهای به داشتن سلاحهای هستهای نزدیک شده است. با این حال، اسرائیل باید صبر کند. خویشتنداری میتواند به بهبود شکاف با آمریکا در مورد هدایت جنگ در غزه کمک کند. همچنین چنین رویکردی به مشارکت نوپا در دفاع هوائی اجازه میدهد تا به یک ائتلاف بزرگتر و پایدارتر تبدیل شود. تحریمهای هماهنگ، انزوای دیپلماتیک، حملات سایبری و نزدیکی اسرائیل و کشورهای عربی ممکن است در مهار ایران بهتر از حملات باشد. اگر اسرائیل عجولانه عمل کند، همسایگانش هزینه سنگینی را در جنگ منطقهای گستردهتر متحمل خواهند شد. آمریکا و اروپا در خصومت و تنش فرو میروند؛ قیمت نفت افزایش مییابد و تجارت جهانی مختل خواهد شد. ایران از آستانه هستهای عبور کند. برای آمریکا ایجاد ائتلافی با هدف مهار ایران حیاتی خواهد بود. آمریکا و قدرتهای اروپایی میتوانند با هماهنگ کردن تحریمها علیه ایران و اجازه دادن به «بازگشت» تحریمها، کمپین ضدایرانی را شروع کنند. دیپلماسی با ایران، مستقیم یا غیرمستقیم، باید ادامه یابد. اگر ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای تلاش کند، آمریکا و اسرائیل- و در حالت ایدهآل دیگران- باید یک تهدید مدون اما معتبر ایجاد کنند.
با این حال، برای امکانپذیر ساختن همه اینها، اسرائیل باید جنگ غزه را با آتشبس موقت و تبادل اسرا و گروگانها پایان دهد. هرچه حماس امید خود را برای دامن زدن به یک جنگ منطقهای از دست بدهد، احتمال موافقت با چنین توافقی بیشتر میشود. پیشرفت به سوی تشکیل کشور فلسطین، تحت یک تشکیلات خودگردان فلسطینی اصلاحشده، قفل جایزه بزرگ یعنی عادیسازی با عربستان سعودی است. هیچیک از اینها آسان یا بدون خطر نخواهد بود. اما وضعیت موجود خطر تشدید تنش در یک جنگ بیپایان را برجسته میکند. همچنین نشان میدهد که اسرائیل به تنهائی نمیتواند ایران و شبکه آن را شکست دهد. برای مقابله با آن، اسرائیل به ارتباط خود با آمریکا، اروپا و دوستان عرب در حال ظهور نیاز دارد. یک ائتلاف مطمئنترین راه برای پایان دادن به درگیری همیشگی با فلسطینیها و مهار ایران است.