به گزارش راه شلمچه، احمدینژاد در سالیان اخیر بدون هیچ سند و مدرک و با حرفهای کلی و پر از ابهام جنجال آفرینی کرده است. یک بار سند همکاری ایران و چین را به باد انتقادات بی پایه و اساس میگیرد و بار دیگر بدون نام بردن از فرد خاصی مدعی میشود که مسئولان کشور واکسن تزریق کردهاند. او اما در قبال مهمترین تحولات رخ داده در کشور به راحتی سکوت میکند تا همسوییاش با حسن روحانی دیده نشود.
به عنوان نمونه زمانی که فایل صوتی ظریف منتشر شد او سکوت اختیار کرد. این درحالی است که صحبتهای ظریف در اظهاراتی که تکرار حرفهای آمریکاییها در مورد قهرمان ملی کشورمان بود واکنشهای زیادی را در برداشت. این مساله اما ریشه در نوع نگاه احمدینژاد دارد. زمانی که او جنگ سوریه را جنگ ظالم با ظالم و شیطانی میخواند شهید سلیمانی مشغول مبارزه با توطئه آمریکا و صهیونیستها در منطقه بود و همان زمان که او در کوهها و دشتها به دنبال شهادت میگشت نزدیکان احمدینژاد با الفاظی توهینآمیز از وی یاد میکردند.
حتی در ایامی که بسیاری از مسئولان کشور سرمست از برجام بودند حاج قاسم سلیمانی از طراحی خطرناک دشمن در برجام چند ظلعی برای مردم میگفت اما محمود احمدینژاد که این روزها تازه یاد برجام افتاده همان زمان سکوت اختیار کرده بود. وی اکنون نیز موضعی همسو با دولت روحانی در ماجراهایی مانند خواستههای استعماری FATF دارد.
احمدینژاد امروز وارد خیابان فاطمی شد و در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. وی که احتمالا میداند شرایط لازم برای نامزد شدن را از دست داده است در اظهاراتی عجیب اعلام کرد که خود را تنها گزینه دارای صلاحیت برای ریاست جمهوری میداند و در صورت تایید نشدن صلاحیتش نه تنها از کسی حمایت نمیکند که حتی در انتخابات نیز شرکت نخواهد کرد! وی گفت: «در صورت رد صلاحیت انتخابات را تایید نمیکنم و در آن مشارکت نمیکنم و از افرادی که سابقه دوستی و نزدیکی با بنده داشتند، حمایت نخواهم کرد.» این اظهارات که با منطق نیروهای انقلاب هیچ همخوانی ندارد در حالی است که احمدینژاد در سال 88 کروبی را به خاطر مواضع شبیه به همین مساله نکوهش کرده و گفته بود: «آقای کروبی من تعجب میکنم شما سیستم انتخابات رو زیر سوال میبری که چند بار باهاش انتخاب شدی.»
تغییر مواضع محمود احمدینژاد رجانیوز را بر آن داشت تا با مرور برخی مواضع احمدینژاد در مسائل کلان کشور میزان قرابت و نزدیکی وی با جریانهای غیرانقلابی در سال 1400 را ارزیابی کند.
مواضع احمدینژاد در خصوص سوریه
راهبرد نظام از شروع بیداری اسلامی در منطقه و فتنه شام با مخالفت خوانی رئیس دولت وقت و حلقه اطرافیان احمدی نژاد رو به رو شد. مواضع احمدی نژاد و یارغار او یعنی اسفندیار رحیم مشایی در خصوص فتنه سوریه صراحتا خبر از مخالفت آنها در حمایت از سوریه می دهد.
احمدی نژاد در جریان جنگ سوریه با تقلیل فتنه بزرگ شام به جنگ داخلی، آن را دعوای ملت سوریه با یکدیگر معرفی کرد و اینگونه نسخه بی طرفی در این خصوص را پیچید. این صحبت ها در اردیبهشت 1391 در حالی بود که بیش از یک سال از شروع این بحران گذشته بود و ذات خشن تروریست ها و فتنه خارجی طراحی شده برای محور مقاومت خود را نشان داده بود.
احمدی نژاد به حدی با حضور ایران در سوریه و مقابله با طراحی صهیونیست ها جدیت دارد که حتی در اوج جنایت داعش در سوریه در یک سخنرانی دخالت در این جنگ را شیطانی خواند. صوت زیر مربوط به مردادماه سال 95 است. زمانی که داعش در اوج قدرت بود. او میگوید دو طرف درگیری از آمریکا اسلحه می خرند پس شیطانی هستند.
توهین به مدافعان حرم_.mp3 | دانلود فایل
اسفندیار رحیم مشایی هم در جلسه شورای اطلاع رسانی دولت در این خصوص صحبت هایی کرد که ترس و سردرگمی در آن موج می زند. مشایی با اشاره به جنگ سوریه و صف کشی جبهه دشمنان علیه این کشور، دولت را از اعلام موضع در این خصوص نهی می کند و آن را خلاف منافع ملی معرفی می کند.
مشایی که مشخص نبود چه مسئولیتی در دولت دارد که اعلام می کند «دولت موضع بدون ملاحظه در مورد سوریه را اشتباه میداند» می گوید: «در شرایطی قرار داریم که مخالفان و معارضان به یک قدرت تبدیل شدهاند. در صحنه عمل توانستند اقدامات موثر و چشمگیری انجام دهند. در نشستهایی با حضور بیش از ۱۳۰ کشور، مخالفان به رسمیت شناخته شدهاند. وضعیت مطلوب نیست. ما در کشور باید مراقبت کنیم حرفهایی که میزنیم، منافع کشور را تأمین کند و خدای نکرده بهانهای برای زیر سوال بردن موقعیت و منافع ما ندهد.»
او در موضعی انفعالی و عجیب، مخفی کردن حمایت ایران از مردم سوریه ومحور مقاومت را تجویز کرده و ادامه می دهد: «اگر ادبیات ما به گونهای باشد که نشان دهد ایران نقشی دارد، در واقع خط تبلیغی غرب را مورد پشتیبانی قرار میدهد. ما باید همه ملاحظات را داشته باشیم چون نمیدانیم چه اتفاقی در سوریه میافتد.»
وی صراحتا بیان می کند که نباید در مقابل جبهه جهانی(یعنی خواست آمریکا و اروپا) قرار بگیریم. مشایی حتی از همان ابتدا قافیه را باخته و از عواقب شکست ایران در سوریه می گوید: «نباید کاری کنیم که معنایش این باشد که جبهه جهانی تصمیم گرفته که حکومت عوض بشود و ایران به هیچ وجه در این مساله نه تنها همراهی نکرده بلکه به پشتیبانی از یک حکومت غیر مردمی به پاخواسته، دخالت کرده و ایستاده اما سرانجام شکست خورده است.»
ماجرای سکوت احمدی نژاد در مقابل طراحی سعودی-صهیونیستی
مشایی آشکارا از نظر احمدی نژاد در خصوص سوریه پرده بر میدارد. او ماجرای حضور احمدی نژاد در سازمان همکاری های اسلامی به رهبری عربستان و عدم موضع گیری قاطع در حمایت از نظام حاکم در سوریه را با افتخار بیان کرده و انتقاداتی که در همان زمان در این خصوص شد را با خوشحالی تعریف می کند: « آقای احمدینژاد شرکت کردند و یک سری به صحبتهای احمدینژاد ایراد گرفتند که باید میگفت که بشار اسد باید بماند و به هیچ وجه ما قبول نمیکنیم که برود و شما(سعودی و متحدانش) هر کاری بکنید، ما هستیم. همه جهان علیه بشار بسیج شده؛ ایران کنار اسد بایستد و همه جهان بخواهند عوض شود، قابل تعویض نیست. »
توهین به سردارمقاومت
جریانی که ورود به فتنه سوریه و مبارزه با تروریست ها را شیطانی می دانست اما بعد از 7سال از تلاش نیروهای انقلابی و جان فشانی های مدافعان حرم، در اقدامی برنامه ریزی شده به سردارحاج قاسم سلیمانی بدترین اهانت ها را کرده و برچسب «قهرمان پلاستیکی» را به ایشان می دهد تا انتقام سیاست هایی که به مذاق فرقه شان خوش نمی آید را بگیرد.
یکی از سمپات های این فرقه برای پوشش چنین خط رسانه ای، حاج قاسم سلیمانی را «قهرمان پلاستیکی» و مدافعان حرم را «تفنگداران جمهوری اسلامی» خطاب کرده و در ادعایی سبک مغزانه نوشته بود: «حضور نظامی» ایران در منطقه برای آن است که بر عقبنشینی هستهای سرپوش گذاشته شود!
سردار حمید محبی، جانشین اطلاعات نیروی زمینی سپاه در خصوص پاپس کشیدن احمدی نژاد در موضوع سوریه می گوید:
«زمانی که جنگ و شورش به دروازهها و خیابانهای دمشق کشید برخی از مسئولان ما نیز پا پس کشیدند و رییس جمهور وقت آقای احمدینژاد هم میگفتند که دیگر در سوریه هزینه نکنیم زیرا کار بشار اسد تمام شده است، ما سالها با روسیه بر سر این موضوع اختلاف نظر داشتیم که باید از شخص بشار اسد حمایت کنیم، در حالی که روسها بر این عقیده بودند که باید از حکومت طیف اسد حتی اگر شده بدون اسد و با فرد دیگری حمایت کنیم. وقتی این موضوع را به مقام معظم رهبری گفتیم حضرت آقا فرمودند اگر یک گام عقب بکشیم باید در گامهای بعدی نیز کوتاه بیاییم.»
جلیلی دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی در تاریخ 7 مرداد 95 در یادواره شهدای مسجد لولاگر تهران نیز در این خصوص می گوید:
«زمانی که جنگ سوریه شروع شد (همزمان با دولت دهم) خیلی ها آن ابتدا دچار تردید شدند که باید به سوریه کمک کنیم یا نه ولی جوانان مدافع حرم و بصیر ما در این مسیر تردید به خود راه ندادند، نترسیدند و آن حماسه های بزرگ را خلق کردند.»
کانال منتسب به فرقه بهار با انتشار بخشی از یک مصاحبه با علی کورانی، راز عدم حمایت از بشار اسد و شیطانی دانستن جنگ سوریه و ارسال پیام محبت آمیز به پادشاهان یمن و اردن توسط احمدینژاد را بر ملا کرد!
نامه سرگشاده وهتاکانه معروف به 300نفر از حامیان احمدینژاد به رهبرانقلاب نیز به خوبی فاصله چنین افرادی با آرمان های انقلابی را به خوبی نشان میدهد. نامه ای که تاجزاده از فعالان فتنه 88 ونزدیکان محمدخاتمی، نیز با خوشحالی از انتشار آن استقبال کرد.
در قسمتی از این نامه حامیان فرقه بهار با همنوایی با نتانیاهو، ترامپ، ترزا می و بن سلمان به سیاست های منطقه ای ایران حمله کرده و آن رابه عنوان «سلطه جویی منطقه ای» معرفی کردند. آنها در ادامه این نامه، کاهش محبوییت ایران در منطقه و جهان را از نتایج عمل به این «راهبرد غلط» معرفی کردند!
این آدرس غلط موجب شد تا نماینده رهبرانقلاب در شورایعالی امنیت ملی به تندی به آن واکنش دهد. دکتر جلیلی با واکنش به این اهانت ها گفت:
«کسانی که جمهوری اسلامی را هم نوا با امریکا و اسلام امریکایی متهم به «سلطه جویی منطقه ای» می کنند آیا نباید از این تحلیل خود احساس شرم کنند؟ آیا تحلیل های همسو با امریکا و اسلام امریکایی را می توان بیان صادقانه از توصیف وضع موجود تلقی کرد؟...اگر نتانیاهو، ترامپ، ترزامی و بن سلمان ما را به «سلطه جویی منطقه ای» متهم می کنند برای آن است که دفاع رهبری و مردم ما از مردم مظلوم فلسطین را «سلطه جویی منطقه ای» می نامند. آنها دفاع از کشورهای منطقه را در برابر اشغالگری امریکا «سلطه جویی منطقه ای» می دانند، آنها مبارزه با پیاده نظام امریکا و رژیم صهیونیستی چون داعش را «سلطه جویی منطقه ای» می خوانند.»
همسویی احمدینژاد با حسن روحانی در ماجرای FATF
محمود احمدی نژاد رئیس فرقه بهار در آخرین مواضع انحرافی خود با افتخار اعلام کرده است که در زمان رای گیری و بحث در خصوص لوایح جنجالی مربط به گروه اقدام مالی جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام را ترک میکند!
توجیه این عمل غیرعقلانی را این دانسته که تصمیم گیری در مورد طرحی که 80 میلیون ایرانی را درگیر میکند باید توسط خود مردم باشد. این اظهارنظر عوام فریبانه به گونه ای مطرح میشود که گویی احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری خود همه طرح های دولت را به رای مردم گذاشته است!
تبدیل مباحث تخصصی چون FATF که دارای ظرافت های فراوان سیاسی و حقوقی است به مساله ای عمومی که همه مردم توانایی لازم در خصوص اظهارنظر در آن ندارند از مواضع عوام فریبانه ای است که اصلاح طلبان انجام داده و احمدی نژاد نیز در همان پازل قدم برمیدارد. به عنوان مثال انصاری از اصلاح طلبان تندرو معتقد است در صورت رد لوایح در مجمع تشخیص باید همه پرسی در این خصوص برگزار شود.
رئیس فرقه بهار در حالی خود را واجد صلاحیت در خصوص شرکت در تصمیم گیری در مباحث کلان کشور نمی داند که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، مجمعی که وظیفه نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلان نظام و انطباق مصوبات مجلس با آن سیاست ها و تصمیم گیری در وضعیت های اختلافی همچون مباحث FATF را دارد. ادعای وی در خصوص تصمیم گیر بودن مردم در موارد تخصصی را نمی توان از اعتقاد درونی او دانست چرا که نه گذشته او چنین امری را تایید میکند و نه عملکرد فعلی او وعدم انصراف وی از این نهاد تصمیم ساز بر این گذاره صحه میگذارد.
احمدی نژاد درحالی در این تصمیم گیری ها شرکت نمیکند و به آن افتخار هم میکند که رهبرانقلاب اعضای مجمع را برای طرح نظرات و کمک به اصلاح امور کشور و حرکت انقلاب منصوب کرده اند، اما وی نه تنها در همین موقعیت خود حاضر به کمک کردن به انقلاب و مردم نیست که مدعی اصلاح کل امور کشور هم هست و بارها تقاضای استعفای بسیاری از مسئولین قوای مختلف کشور را داده است.
سعید جلیلی نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این خصوص گفته است: «وقتی مقام معظم رهبری کسی را در مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب می کنند برای آن است که آن فرد نظراتش را بگوید و در آن بستر به رهبری کمک کند برای اصلاح امور. نمیشود سکوت کنید، گاهی در جلسات باشید، گاهی نباشید، آنجایی که باید حضور داشته باشید حضور نداشته باشید و بعد در نهایت مدعی هم بشوید!»
سکوت احمدینژاد در ماجرای برجام
گفتنی است احمدی نژاد سال هاست در موارد حساس و تاریخ ساز کشور در زمین غرب گرایان بازی کرده است. او در زمان برجام و تصویب آن در داخل هم با سکوت خود به جریان غرب گرا کمک کرد و اکنون با مشخص شدن نتایج اسفناک برجام در برخی مواضع خود دست به انتقاد از آن میزند تا از قافله عقب نماند. مواضع اخیر وی در خصوص FATF هم از این قاعده پیروی میکند.
محموداحمدی نژاد که در تمام طول مذاکرات هسته ای دولت روحانی سکوت کرده بود با مشخص شدن بی نتیجه ماندن این سیاست کم کم لب به سخن باز کرد. او در آخرین موضع گیری بعد از خروج آمریکا از برجام و شکست آن در بیانیه ای مدعی شد که با این مذاکرات مخالف بوده است!
این صحبت ها در حالی است که عملکرد و صحبت های خود او و نزدیکانش در حلقه بهار خلاف این موضوع را شهادت می دهد.
احمدی نژاد که در سال ۹۱ بیشترین عطش برای مذاکره را از خود نشان می داد در سفر به نیویورک رسما درخواست مذاکره داده بود و در سخنرانی های خود این جملات را تکرار می کرد: «معتقدم این فضا نمیتواند برای همیشه ادامه پیدا کند و این شرایط باید در جایی پایان یابد.»، « ما گفتوگو را رد نمیکنیم و اگر بنا به مذاکره در آمریکا باشد، مسائل زیادی برای گفتوگو وجود دارد.»،«ایران جایگاه ایالات متحده آمریکا را می داند و بر این باور است که ما می توانیم با همدیگر رابطه داشته باشیم.»
جوانفکر: احمدینژاد به دنبال شکستن تابوی رابطه با آمریکا بود/ ما هم به دنبال مذاکره بودیم ولی به ما اجازه ندادند/ مذاکره دولت روحانی حاصل زحمات ما در تابوشکنی مذاکره با آمریکا بود!
جوانفکر مشاور رسانه ای احمدی نژاد که در حلقه بهاری ها قرار دارد قبلا در مصاحبه ای پرده از اظهارات منافقانه این روزهای این جریان برداشته بود.
جوانفکر در تیر ماه ۹۳ در مصاحبهای با تایید این نکته که احمدی نژاد در دولت دوم خود به دنبال مذاکره و حتی رابطه با آمریکا بوده می گوید: «در مورد ارتباط با آمریکا هم رویکرد دکتر احمدی نژاد ، دو مشخصه اصلی داشت. رویکرد اول ، نسبت به مردم آمریکا بود... مشخصه دوم رویکرد دکتر احمدی نژاد در قبال آمریکا و شکستن تابوی رابطه با این کشور بود. دکتر احمدی نژاد در عین حال که بی پروا جنایت ها و سیاست های غلط دولت آمریکا را در مجامع بین المللی افشا می کرد و به چالش می کشید، اعتقاد داشت مذاکره با آمریکا باید شفاف و در مقابل دیدگان افکار عمومی باشد و نه پشت درهای بسته و پنهانی»
او به طور واضح از تلاش احمدی نژاد برای تابوشکنی در مورد رابطه با آمریکا خبر داد و در ادامه گلایه کرد که چرا اجازه ندادید دولت ما با آمریکا رابطه برقرار کند!« «چرا از درخواست احمدینژاد برای برقراری رابطه عادلانه با آمریکا استقبال نشد اما روحانی با کمترین هزینه انجام داد؟ باز اینجا هم شاهد تغییر رویکرد در دولت جدید هستیم. اینکه دولت فعلی ایران آشکار شدن رابطه با آمریکا را از ابتدا در دستور کار خود قرار داد به نظر من چیزی نیست جز مطالبه افکار عمومی در ایران و آمریکا که در این سالها شکل گرفت و از حالت یک تابو خارج شد.»
او حتی از پیشنهاد احمدی نژاد برای برقراری رابطه با آمریکا که آن را عادلانه می خواند(!) خبر می دهد و میگوید: «اما باز هم سوال اصلی اینجاست که چرا پیشنهاد دکتر احمدی نژاد برای برقراری ارتباط عادلانه و بر اساس احترام در داخل مورد حمایت قرار نگرفت و برعکس در این دولت با کمترین واکنش و هزینه ممکن انجام شد؟ از مدتها قبل افکار عمومی آماده این قضیه بود اما تغییر موضع سیاسیون چه توجیهی می تواند داشته باشد؟»
عقب نشینی احمدینژاد از مواضع خود در مورد هولوکاست و اسرائیل برای جلب نظر آمریکا به مذاکره مستقیم!
در آخرین سفر احمدینژاد به نیویورک او یک گفتگوی غیررسمی با باربارا اسلاوین خبرنگار مشهور پایگاه آمریکایی المانیتور داشته است که در بخشی از آن در مورد مسئله اسرائیل و هولوکاست گفته است: «میپذیرم که برخی سخنان نباید بیان میشد»
“I do accept that some things may not have been said in their best forms,” he allowed when pressed on his controversial comments about Israel and the Holocaust
این سخنان دقیقا مقارن با همان سفری است که احمدینژاد در آن پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را بارها مطرح کرد. پیشنهاداتی که هیچگاه از سوی اوباما جدی گرفته نشد و پاسخی دریافت نکرد.
چرخش های احمدی نژاد اما بیشتر از آن چیزی است که تصور می شود. او در بهمن ۸۷ در کرمانشاه گفته بود: «اگر دولت جديد آمريكا به دنبال تغيير سياست های گذشته است بايد از ملت ايران عذر خواهي كند و تلاش كند سابقه سياه و جنايت هايی كه عليه ملت ايران مرتكب شده اند را جبران كند.» و چند ماه بعد در فرودین ۸۸ در یک چرخش آشکار در مصاحبه با اشپیگل میگوید: «ما اصلاً كی گفتيم معذرت خواهی بكنند؟ ما دنبال انتقام جويی نيستيم. ما میگوييم مسيرشان را اصلاح كنند و معلوم بشود كه رفتارشان تغيير كرده است.»
این سخنان در تناقض آشکار با بیانات رهبر انقلاب نیز هست که در آبان ۸۷ میفرمایند: «بعد از پيروزى انقلاب - الان، سى سال است - هيچ روزى نبوده است كه آمريكا نسبت به ملت ايران نيت خيرى داشته باشد؛ از كارهاى گذشتهى خودش عذرخواهى بكند؛ صادقانه دست از استكبار و طمع ورزى نسبت به ملت ايران بردارد.»
احمدینژاد همچنین در بیانی عجیب میگوید: «ملت ايران، ملت كريمی است و ممكن است كه گذشته را فراموش و دوران جديدی را شروع كند.»
رهبر انقلاب به این تفکر انحرافی اینگونه پاسخ دادند: «مگر ممكن است كه ملت ما، دشمني هاى استكبار و بيش از همه امريكا را فراموش كنند؟ مگر ممكن است طمع ورزي ها و زياده طلبي ها و تجاوزهاى پنهان و آشكار امريكا را نديده بگيرند؟» و «مردم نبايد هيچ وقت كينه ى شيطانها و شيطان صفتان را از دل خود بيرون كنند. نگوييد حالا گذشت و تمام شد و چه لزومى دارد كه ديگر به يادمان آوريم.»
احمدینژاد همچنین در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفت «هر كسی با ايران دوست شد فرصتهای فراوانی به دست آورد» و از اوباما درخواست كرد «به ايران به عنوان يك دوست بالقوه نگاه كند و نه يك تهديد.»
محمد البرادعی در کتاب خاطرات خود در موردذ اشتیاق احمدی نژاد برای مذاکره با آمریکا می گوید: «احمدی نژاد طی نامه ای در سال ۱۳۸۸ و از طریق او به اوباما آمادگی ایران را برای مذاکرۀ دوجانبه بدون پیش شرط و بر مبنای احترام متقابل اعلام کرد.»
احمدی نژاد در سفر مهر ۱۳۹۱ خود به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، در مصاحبه با شبکه های تلویزیونی سی بی اس و پی بی اس به آمریکایی ها می گوید: "چرا توان خود را صرف تعامل با یکدیگر نکنیم؟" و در ارتباط با دشمنی آمریکا علیه ایران در موضوع هسته ای گفت: "اگر آمریکایی ها اراده کنند که این مساله تمام شود کمک بزرگی به تفاهم خواهد بود." احمدی نژاد در اظهار نظر دیگری در مصاحبه با شبکه ان اچ کی ژاپن، با تاکید بر اینکه روابط خصمانه میان ایران و آمریکا "باید در جایی پایان یابد"، بدون توضیح بیشتر گفت که "روند امور به سمت حل و فصل شدن مسائل جریان دارد". پر واضح است که اشاره احمدی نژاد به مذاکرات مخفی است که در عمان و زیر نظر وزارت خارجه وی در جریان است
او حتی در دیدار با جمعی از دانشگاهیان آمریکا حتی پیشنهاد عادی سازی روابط تهران و واشنگتن را داد: "جمهوری اسلامی ایران آمادگی دارد تا چنانچه دولت آمریکا قدمی برای ایجاد تفاهم بین دو کشور بردارد در ذهنیت منفی خود نسبت به آمریکا تأمل کرده و کمک کند تا سریع تر روابط دو کشور بهبود یابد."
آنقدر تیم انحرافی دولت وقت بر طبل مذاکره کوبید که رهبر انقلاب به آن واکنش نشان دادند: «اینی که گفته میشود؛ رئیس جمهور محترم و دیگران میگویند ما اهل مذاکرهایم، بله، ما اهل مذاکرهایم؛ اما نه با آمریکا.»
احمدی نژاد حتی در یک گاف تاریخی واکنش جریان انقلابی به سیاست های جدیدش را اینگونه توصیف می کند :«پیش همه رفتیم توضیح دادیم... گفتن اینا میخوان به رهبری جام زهر بدن» گفتنی است در ادبیات سیاسی ایران به عقب نشینی در مقابل استکبار و سیاست آمریکا ارتباط با جام زهر گفته می شود
خبری از احمدینژاد سوم تیر نیست
احمدینژادی که روزی نمایندگی جریان انقلابی را برعهده داشت و افتخار خود را همنشینی با مستضعفین و همراهی با ولایت و نظام میدانست به سرعت در مسیری در حال حرکت است که برخلاف باورهای او در سوم تیر 84 بوده است. او حتی دیگر ناتوان از حفظ وجهه و شعارهای انقلابی است و پای ثابت شبکههای سعودی و آمریکایی قرار دارد. او در حالی محکمترین شعارهای ضدصهیونیستی را میداد که امروز در قبال مواضع پیشین خود لکنت گرفته و حتی با خبرنگار صهیونیست نیز به گفتوگو و مصاحبه مینشیند.