به گزارش راه شلمچه، جای سیلی مردم به دشمن در 9 دی 88 هنوز درد میکند؛ دشمن چهره چرکین و واقعی خود را نزدیکتر آورده بود. امروز پانزدهمین سالگرد آن حماسه مثالزدنی است. بدخواهان بدطینت انقلاب از مردم بصیر ایران اسلامی آنچنان کشیده و تودهنی خوردند که هرگز فراموش نمیکنند.
سران فتنه سبز، ابتدا و در حالی که موسوی، یازده میلیون رای با احمدینژاد فاصله داشت، مدعی تقلب در انتخابات شدند. اما به مرور زمان، شعارهایی در کف خیابان شنیده شد و مورد حمایت سران فتنه قرار گرفت که بوی دشمنی با نظام و اسلام داشت: «انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است»، نه به جمهوری اسلامی با خط زدن اسلام و توهین به ولایت فقیه، و سرانجام هتاکی روز عاشورا که با سکوت توام با رضایت سران فتنه همراه شد و بدتر اینکه میر حسین موسوی، عناصر هتاک را «مردمان خداجو» نامید!
رهبر معظم انقلاب، 19 دی 88، در دیدار مردم قم در سالگرد قیام ۱۹ دی فرمودند: «در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خدای متعال طلبکار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره الهی همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه امکاناتمان استفاده کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم.»
ایشان بیان داشتند: «مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خدای متعال هم در این مجاهدت به او کمک میکند. نوزده دیِ مردم قم در سال ۵۶ از این قبیل بود، نهم دیِ امسالِ آحاد مردم کشور- که حقیقتاً این حرکت میلیونی فوقالعاده مردم حرکت عظیمیبود- از همین قبیل است، و قضایای گوناگونی که ما در طول انقلاب از این چیزها کم نداشتیم. این مجاهدت، راه را به ما نشان میدهد».
همچنین آنچه در ادامه میخوانید چند سند از هزاران سند موجود، درباره هویت و کارکرد و حجم خیانت دستاندرکاران فتنه سبز است که سرانجام به خروش تاریخی ملت ایران در دی ماه 88 و جمع کردن بساط فتنه آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی بود.
18 هزار پیام تقلب در انتخابات چگونه تهیه و توزیع شد؟
مدیرعامل سرویس میکروبلاگ توئیتر در خرداد 1390، با حکم باراک اوباما به عنوان عضو کمیته مشاوران مخابراتی امنیت ملی آمریکا (NSTAC) منصوب شد. مدیر توئیتر همچنین اردیبهشت 1391 با هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا ملاقات کرد. «دیک کستالو» این خبر را در حساب کاربری خود در توئیتر، به این شکل منتشر کرد: «لذت دیدار امروز با کلینتون و تیم توئیتر وزارت امور خارجه».
فصل 24 کتاب خاطرات هیلاری کلینتون با عنوان «انتخابهای سخت» (HARD CHOISES) به دیپلماسی نفوذ در عصر دیجیتال میپردازد. او در خاطرات خود مربوط به آشوب سال 1388 مینویسد «در ژوئن 2009 و همزمان با اعتراضات جنبش سبز در ایران، توئیتر قصد داشت به منظور انجام تعمیرات دورهای برای مدت زمان کوتاهی خدمات جهانی خود را محدود کند که دقیقا نیمه روز در تهران بود. بلافاصله ضمن ارتباط با مدیران توئیتر، هشدار دادیم که محدود ساختن خدمات توئیتر در آن بازه زمانی چه ضربهای به فعالان جنبش در ایران وارد میکند. در نتیجه توئیتر برنامه تعمیرات خود را به تعویق انداخت».
حسنین هیکل، روزنامهنگار ارشد مصری تیرماه 1388 در گفتوگو با شبکه الجزیره خبری قابل تامل را بازگو کرد؛ «فقط دو روز مانده به انتخابات ایران، 18 هزار پیام با موضوع تقلب و ضرورت اعتراض به آن در اینترنت و شبکه توئیتر منتشر شد که بعدها مشخص شد این پیامها از سوی کاربرانی در اسرائیل توئیت شدهاند. اسرائیل با سقوط رژیم پهلوی نفوذ خود را از دست داد و به دنبال بازیابی آن نفوذ است. ایران به گونهای که انتظار نمیرفت، مورد هدف و حمله قرار گرفت اما با وجود ناآرامی پدید آمده، یکپارچه و منسجم است. این، یک جنگ بدون مرز علیه ایران است. هزاران سایت اینترنتی قبل و بعد از انتخابات ایران فعال شدند و هدف آنها ایجاد التهاب و تحریک به آشوب بود. کنگره آمریکا 400 میلیون دلار برای براندازی در ایران اختصاص داد».
ارتباط با دفتر نخستوزیری 20 سال شبکهسازی
اما هماهنگی سران فتنه سبز با آمریکا به همان ایام محدود نمیشد. مایکل لدین مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا به فاصله 4 ماه،2 بار درباره شجرهنامه «جنبش سبز» مصاحبه و سخنرانی کرد.
او هفتم دی 89 در بنیاد FDD (دفاع از دموکراسی) گفت «روزی ما خواهیم نشست و در مورد تاریخ پنهان جنبش سبز صحبت خواهیم کرد و همه شما خواهید گفت که این جنبش از سال 2009 (1388) شروع شد اما من به شما میگویم که ما میدانیم و میتوانیم مستند کنیم که ریشه این حرکت به اواسط دهه 1980 میلادی (سالهای 1365-66 شمسی) برمیگردد و در طول مراحل مختلف، تکامل پیدا کرده است. من حرفهای بیشتری برای گفتن در این باره دارم اما همین جا سخنانم را قطع میکنم». لدین 6 مهر همان سال در گفتوگو با رادیو فردا و با اشاره ماجرای مذاکرات محرمانه مکفارلین تصریح کرده بود «آنچه من به آن اعتقاد داشتم، وجود افرادی است که خواهان رابطه با آمریکا بودند. این افراد چه کسانی بودند؟ کسانی که ما با آنها وارد گفتوگو شدیم؛ افرادی از دفتر نخستوزیری بودند، از دفتر میرحسین موسوی و اطرافیانش».
15 اردیبهشت 93 «محسن-ک» مشاور امنیتی موسوی در زمان نخستوزیری با روزنامه شرق مصاحبه کرد و گفت «من در کارهای اطلاعاتی و امنیتی، مشاور مهندس موسوی بودم، قضیه سفر و مذاکرات مکفارلین هم امنیتی تلقی میشد و من فرد مورد اعتماد مهندس موسوی بودم... من از طرف آقای موسوی اختیار داشتم که به آقای هاشمی هم گزارش بدهم... هیئت آمریکایی ریسک کرد و به ایران آمد. ما عمداً گفتیم که با پاسپورت ایرلندی بیایند؛ اگر با پاسپورت آمریکایی میآمدند، از همان مقصد لو میرفتند».
اوباما: پس از جنبش سبز تصمیم به تحریم گرفتیم
چند سال گذشته کتاب خاطرات اوباما منتشر شد. او در این کتاب تصریح میکند «اگر جنبش سبز(آشوب 88) در ایران رخ نداده بود، دولت من تصمیم به اعمال تحریمهای سخت نمیگرفت... تحریمهای دوره بوش سمبلیک بود؛ تحریمهای سخت را من اعمال کردم.» این موضوع نیاز به شرح و بسط بیشتری دارد. روز 27 شهریور 1388 (سه ماه پس از آغاز فتنه) حاشیهسازی و آشوب افکنی در روز قدس به نفع رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد و فتنه گران شعار «نه غزه، نه لبنان» را دادند. این ماجرا، دادن گرا و تشویق به تحریم بود. 10 روز بعد، رابرت گیتس (رئیسسیا و وزیر دفاع در دولت بوش که به اعتبار تجربیاتش، در اتفاقی نادر و کمسابقه، در دولت اوباما ابقا شد) به شبکه CNN گفت «در حال حاضر به دلیل شکافهای عمیق در ایران، تحریم اثرگذارتر از گذشته است. ما در حال حاضر شکافهایی را در ایران شاهدیم که در 30 سال گذشته بیسابقه است. مخالفان به جای پیگیری رای خود، برخی سیاستهای کلی حاکمیت را هدف گرفتهاند».
بر خلاف غرور ملی ایرانیان
نطفه تحریمهای فلجکننده از همینجا در ذهن دشمنان ملت ایران و رصدگران اطلاعاتی آنها منعقد شد. روزنامه لسآنجلس تایمز 10 مهر 88 نوشت: «برخلاف غرور ملی ایرانیها، اپوزیسیون و جنبش سبز از فشار غرب راضی است. یکی از مخالفان میگوید افشای وجود یک نیروگاه هستهای جدید، بر فشارها خواهد افزود و همین موجبات رضایت جنبش سبز را فراهم میکند. اما اغلب ایرانیها مخالف سازش بر سر برنامه هستهای هستند؛ این یک حس ملی است که حتی قبل از انقلاب هم وجود داشته است... افرایم هالوی رئیساسبق موساد میگوید امیدوارم با افزایش فشار غرب، نارضایتی در داخل ایران پا بگیرد».
واکسن نزنید؛ فلج کنید!
لسآنجلس تایمز همچنین 28 مهر 1388، از رایزنی یک مقام آمریکایی به نام جانهانا با سران اپوزیسیون و نمایندگان رهبران جنبش سبز خبر میدهد. «هانا» به این روزنامه میگوید: «مطمئناً پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم این امکان را میدهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن»!
9 ماه پس از این تبادل «گرا»ی اطلاعاتی، یعنی در تاریخ 20 خرداد 1389 (9 ژوئن 2010) قطعنامه به شدت تحریمی 1929 به بهانه برنامه هستهای- و در واقع برای حمایت از فتنه سبز- صادر شد. خرداد یک سال بعد، هیلاری کلینتون وزیر خارجه حامی فتنه سبز، رسماً از «تحریمهای فلجکننده» رونمایی کرد.
وطنفروشی و درخواست اعمال فشار به ملت ایران
بعدها نیکآهنگ کوثر همکار و یار غار «مهدی- ه» در سازمان بهینهسازی مصرف سوخت ضمن انتشار برخی فایلهای صوتی گفت: «من و مهدی با هم در تماس بودهایم. او زنگ زد، از من خواست راجع به بحث تحریم، کسانی را در آمریکا ببینم. میخواست بداند در واشنگتن چه کسانی را میشود به تحریمهای سنگینتر تشویق کرد. او با آدمهای مختلفی درباره تحریم صحبت کرده بود... 13 اکتبر 2010 از دوبی زنگ زد و خواست با مقامهای وزارت خزانه داری ارتباط برقرار کنم. معتقد بود تحریمها برای ضربه به حاکمیت و دولت [احمدینژاد] بسیار مؤثر هستند». 12 سال بعد «فائزه-ه» عضو مرکزیت کارگزاران در گفتوگو با انصاف نیوز با وقاحت گفت: «در انتخابات آمریکا دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود؛ به خاطر فشارهایی که ترامپ به ایران میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا می کرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم»!
راز حمایت سازمانهای تروریستی از موسوی
جنبش سبز یکی از پیچیدهترین عملیاتهای کودتای رنگی بود که غرب ترتیب داده بود.
در این عملیات در کنار نفاق جدید، طیف گروهکهای سلطنت طلب، التقاطی (ملی-مذهبی)، و تروریستی (ریگی، سازمان منافقین و...) نقشآفرینی میکردند. در کف خیابان اعضای گروهک تروریستی دوشادوش فتنهگران مشغول خرابکاری و تحریک به آشوب و ترور و حمله به مساجد بودند و برخی از همانها از جمله در حرمت شکنی روز عاشورا بازداشت شدند. اما موسوی عناصر حرمتشکن را «مردمان خداجو» خواند!
جالب اینکه مریم قجر عضدانلو ابریشمچی (بیوه رجوی) 17 آگوست 2014 در گفتوگو با شبکه العربیه تصریح کرد «وقتی میرحسین موسوی خواستار رد نظام آخوندی شد، ما از او حمایت کردیم». و عجیبتر اینکه «فائزه- ه» از عناصر فعال در فتنه، پس از آزادی از زندان دوبار اعلام کرد «در بازداشت با دوستان خوب بهائی و سازمان مجاهدین خلقی رفیق شدم؛ البته بابا میگوید به آنها نگو مجاهدین خلق اما من آنها را با همین نام صدا میکنم». منافقین 17 هزار شهروند ایرانی را با قساوت تمام به شهادت رساندهاند.
در پایان نیز باید به این سخن رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره کرد که فرمودند: «دشمنان این ملت، روز نهم دی را فراموش کردهاند آن کسانی که فکر میکنند در این کشور یک اکثریتی خاموش و مخالف با نظام جمهوری اسلامیاند، یادشان رفته است که سی و چهار سال است که هر سال در بیست و دوم بهمن، در همه شهرهای این کشور، جمعیتهای عظیم به دفاع از نظام جمهوری اسلامی بیرون میآیند و «مرگ بر آمریکا» میگویند.»
منبع؛ کیهان