به گزارش راه شلمچه، چاپلوسی از نداشتن مناعت طبع و داشتن حرص و طمع و نداشتن جمعی دیگر از فضایل اخلاقی و داشتن جمعی دیگر از رذایل اخلاقی است. آنچه استاندار خراسان شمالی در حضور پزشکیان گفت «آخر پاچهخاری» بود. ما در تاریخ کم نداشتهایم افراد موجهی که کمی سخنشان در برابر بزرگان مثلاً قدرشناسانه بوده است و آن بزرگان همین را هم برنتابیدهاند. مرحوم مشکینی و مرحوم حجازی را دیدیم که مقابل امام چه گفتند و چه شنیدند. آنها از جهت قدرشناسی در برابر امام که عموم مردم باور داشتند هرچه در وصف او دستبالا را بگیرند، حق است، چیزهایی گفتند و امام از کنار آن نگذشت، چون پیرو راستین مولا علی و نهجالبلاغه بود که فرمود «به صورت چاپلوسان خاک بپاشید.» چه کسی؟! علی که ذرات عالم ثناگوی اوست و «علی ممسوس فی ذاتالله» است و «یطعمون الطعام علی حبه» است و «یؤتون الزکاه و هم راکعون» است. چنین شخصیتی هم چاپلوسی را برنمیتابد. حالا استاندار یکماهه ناگهان میکروفون را در دست میگیرد و ما را به دربارها و کاخها میبرد «آقای دکتر پزشکیان! ما از شما هیچ چیز نمیخواهیم. متعارف هست که استاندار معمولاً در جمعی که مردم حضور دارند، مطالباتی دارد. ما مطالبهای از شما نداریم. ما از شما هیچ نمیخواهیم الا خودتان را. چون شما که باشید عدالت هست، شما که باشید انصاف هست، شما که باشید جوانمردی هست، شما که باشید آزادی بیان هست، شما که باشید دیدن مخالفان هست.»
حقا که یک مشت خاک کافی نیست برای بستن دهان چاپلوسانی از این دست. مسئله این استاندار ناشناس نیست. مسئله فرهنگ چاپلوسی است. مسئله ساختار معیوبی است که این رویهها را باب میکند. این یکی را دوربینها ضبط کردند. در جلسات مدیران دولتی فراوان از این ماجراها هست. برخی چنان تملق یک مدیرکل دولتی را میگویند که با یک بیل مکانیکی خاک هم نمیتوان آن دهن را بست. بر من واضح است که شخصیت آقای دکتر پزشکیان پذیرای چاپلوسی نیست؛ و شاید تواضع و اهل مدارابودن بیشازحد ایشان مانع تذکر به استاندار شده باشد. اما سرانجام این ماجرا موجب میشود که دیگران هم یاد بگیرند و بگویند چرا ما عقب افتادیم!
مسئله اصلی در اینجا آن است که افرادی با این روحیهها انسانهای توانمندی در مدیریت شایسته نیستند و در همین حدود سیر میکنند. این جور افراد در تمامی دولتها بودهاند. برخیشان که زرنگترند در جلسات خصوصی غوغا میکنند. نمونههایی هست که شخص دولتی خود را مقابل مقام بالاتر به زمین میانداخته و اظهار کلب آستانبودن میکرده است! چه کسی مرد میدان است که یکبار برای همیشه با قدرت این بساط را برهم بزند؟!
تنگنای دکتر پزشکیان فقط این چاپلوسان نیست. یکی از اعضای شورای راهبری او (و بلکه بیشتر آن اعضا) اکنون بر او سخت میگیرند. مثلاً منتقد پرکاری که خود را یکی از عوامل پیروزی پزشکیان میداند، گفته است: «آقای پزشکیان وقت را برای انجام اصلاحات اساسی در کشور دارد از دست میدهد. آنچه که امروز کشور را تهدید میکند، فیلترینگ نیست بلکه ناترازیهای متعدد، تحریم و مسائل دیگر است.» این نقدها حسابشده است. یعنی طرف میداند که تحریمها و ناترازیها دکمه ندارد که فشار دهند و تمام! همان فیلترینگ هم که یک مطالبه جدی همین منتقدان بود و کراراً میگفتند اگر فیلترینگ را بردارد، مردم به پزشکیان برای باقی مسائل هم اعتماد میکنند و حتی میگفتند اگر فیلترینگ را بردارد، باقی کارها را هم که نکند، مردم راضیاند، با فشار یک دکمه میسر نشد و نمیشود. حالا درباره تحریمها که اساساً جدیتر و تواناتر از این دولت هم نتوانست آن را بردارد، چرا باید به پزشکیان بگوییم وقت را داری هدر میدهی؟! حتی ناترازیها را یکبار میگویند محصول دو دهه نامدیریتی است و با یک تصمیم یکشبه قابلحل نیست و بار دیگر تهدید میکنند که آقای رئیسجمهور! وقتت کم است!
بهنظر میرسد چنین منتقدانی که در خود دولت و مشاوران و رسانههای همسو و حامی دولت فراوانتر از جاهای دیگر هستند از دو جهت فعالند، یکی برای حفظ پرستیژ منتقدانه خود و دیگری برای کاری است که سالهاست از نظام میخواهند، یعنی همان مذاکره سریع و بیقیدوشرط. وگرنه چه دلیلی دارد که یک منتقد نزدیک به دولت به رئیسجمهور بگوید برای ناترازیها و تحریمها داری وقت را از دست میدهی؟! مثلاً باید برای تولید برق و گاز بیشتر چه کرد یا تحریمها را چطور و با فشاردادن کدام دکمه یا رهاکردن کدام تیر برداشت؟
این است که رئیسجمهور محترم را در تنگنای دو دسته بسیار خشن میبینیم، یکی دوستان مغرض عجول و دیگری چاپلوسان دستپاچه فضول!
منبع: روزنامه جوان