آیا رسانه ملی توانسته ازسنگر راهبردی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی صیانت کند؟

رسانه ملی با اجرای عدالت رسانه‌ای، جابجایی توجه و تمرکز را از صدرنشین‌ها به حاشیه نشین‌ها تجربه کرده، طوری که علاوه بر رساتر کردن صدای اقشار پائین دست جامعه، حتی امکان برتری حضور و تجلی آنها در چینش‌های خبری مثل خبر ساعت ۱۴ و ۲۱ فراهم آمده و خبر سیستان بر خبر تهران رجحان می یابد.

به گزارش راه شلمچه، هادی ابراهیمی کیاپی استاد دانشگاه در پاسخ به شبهه‌ای در باره عملکرد رسانه ملی نوشت: انقلاب اسلامی از بدو پیدایش، بخصوص بعد از پیروزی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، از پشتوانه های متعددی برخوردار بوده و هست که قوام و دوام و استمرار آن را ضمانت و فرایند رشد و توسعه و صدور ارکان اعتقادی نظام را پیوسته فراهم کرده است.

جدای از جبهه های اقتصادی، نظامی، دیپلماسی، علمی، فنآوری، اجتماعی و غیره، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، ساز و کار متفاوتی را در اذهان عمومی تعبیه کرده و علیرغم نارسایی ها و کمبودها و مشکلات غیرقابل انکار، شاهد نقش آفرینی اعجاب انگیز و اعجازگونه آن در عرصه های دفاعی و توسعه مکانی و زمانی و موضوعی محورهای آرمانی و میدانی انقلاب اسلامی هستیم.

آنچه بنده می خواهم به ‌عنوان موضوع مورد بحث عرض کنم حتی اکر به کمکاری متهم یا توبیخ اداری بشوم این است که با ضرص قاطع اعلام می کنم رسانه ملی در دوره تحول توانسته است بخش عظیمی از فعالیت های جبهه فرهنگی را از شرقی ترین نقطه کشور تا غربی ترین نقطه بازنمایی کند و بار مسئولیت این دفاع فرهنگی را بر دوش بکشد و با بهره‎گیری از نظرات نخبگان فکری، فرهنگی و اجرایی انقلاب اسلامی آسیب‎های محوری، کلان و خرد این حوزه را ابتدا شناسایی و سپس مرتفع کند.


بدون تملق و اغراق باید گفت که رسانه ملی دردوره تحول نشان داد که‌ جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، جبهه ای باورمند، اعتقادمحور، ثابت و پایدار و مقاومت پیشه است که با برخورداری از پیشینه عمیق اعتقادی، فارغ از تزلزل ها و تذبذب های روشنفکران بیمار و یا غرب باور، انقلاب اسلامی و‌ جمهوری اسلامی را انتخاب اول و آخر خود دانسته و پای نظام و اندیشه ها و برنامه ها و آرمانهای نظام تا پای جان می ایستد و سازش و عقب نشینی و معامله گری کاسبکارانه در مرامش گنجانده نشده و جایی ندارد.

رسانه ملی دراین حوادث سه ساله پیایی نشان داد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی فراتر از باورهای حزبی و جناحی و فرقه ای و طایفه ای و طیف ها و‌ نحله های متنوع فکری و فرقه ای، اسلام محور، انقلاب محور، نظام محور و ولایت محور است و وابستگی عاطفی به چهره های خاصی ندارد و حضور در صحنه و فداکاری هایش نیز تکلیف محور بوده و جز برای جلب رضای خدا و قرب به او از خود مایه نمی گذارد.

رسانه ملی نشان داد جبهه فرهنگی به معنای واقعی کلمه، مجاهد فی سبیل الله بوده و تذبذبی ندارد و فارغ از فضاسازی های رسانه های غول پیکر غربی و صهیونیستی و بدون اعتنا به صنعت پروپاگاندا، انقلاب اسلامی و‌ جمهوری اسلامی را دستاورد خون ‌شهدا دانسته و ‌نه تنها ذهنیت منفی نمی گیرد بلکه خودش را از حافظان نظام دانسته و به طرق مختلف به جهاد تبیین پرداخته تا با تنویر افکار عمومی نه تنها مانع از ریزش گسترده بلکه مروج‌ رویش حداکثری این تفکر در نسلهای نو‌ شود.

با این مقدمه ها و پیش گفتارها، رسانه ملی دردوره تحول با پذیرش مسئولیتهای سترگ به رسالت های سنگین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ورود کرده تا روی این حقیقت متمرکز شده که جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، در اصل جوانان و قاطبه مردم انقلابی و اداره کننده دفاع مقدس، صاحبان واقعی نظام و دستاوردهای بزرگ و‌کوچک آن هستند و از این رو همواره باید مراقب بود تا این جبهه از صحنه جامعه حذف و یا حضور و مشارکت و تأثیرگذاری آن کمرنگ نشده و به حاشیه رانده نشوند.

همه ارگانها و ارکان نظام باید خود را به مواظبت از این سرمایه عظیم اجتماعی موظف دانسته و نگذارند این سرمایه از طرق مختلف از جمله دلسرد کردن، نارضایتی، تحقیر کردن، فریب دادن و هجوم روشنفکران بیمار به عقبه باورهای دینی آنها احساس بی نقشی کرده و یا خود را با مدیران نظام و اصل نظام بیگانه بپندارند.

هدف گیری مستقیم و غیرمستقیم همه ابررسانه ها و پادوهای آنها در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی، بطور مشهود همین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است که در هر شرایطی به فراخوانهای رسمی و غیررسمی نظام، لبیک‌های دشمن شکن و وحدت بخش داده و حتی در سخت ترین شرایط بحرانی، یک قدم عقب ننشسته و در برابر طوفان حوادث و تهاجمات سینه سپر کرده و جلوه های متنوعی از حمایت ها و همراهی ها و پشتوانگی ها را به نمایش می گذارند و جالب تر اینکه همین جبهه فرهنگی، علاوه بر عمل به وظایف و رسالتهای خویش، در رصد مواضع و عملکرد ارگانها و مقامات ارشد نظام، مثل دیده بانهای هوشمند عمل کرده و با واکنشهای به هنگام، مانع از شکل گیری کژراهه ها و یا تثبیت کژراهه گی در بخشهای مختلف مدیریت نظام می شوند.


جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با استقرار در جایگاههای فرهنگی مثل بسیج، رسانه ملی، ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، آموزش و پرورش، آموزش عالی، حوزه هنری، حوزه های علمیه، مساجد، حسینیه ها، مهدیه ها، زینبیه ها، هیئت ها، موکب ها،موزه ها، کتابخانه ها، نمایشگاههای فرهنگی ،حرکت های خودجوش مردمی وغیره، از خط قرمزهای فرهنگی، سیاسی و عقیدتی مراقبت کرده و با مرزبندی های متنوع، جلوی جریانات انحرافی را گرفته و مانع استحاله فرهنگی مخاطبان غرب در تهاجمات فرهنگی می شوند
رسانه ملی دردوره تحول نشان داد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی می‌تواند با نمایش حضور خود، جمعیت خاکستری را در برهه های حساس بامطالبات نظام همراه کند، در جریان تقویت جبهه فرهنگی که در اصل ترجمان مردمی نگه داشتن نظام جمهوری اسلامی است، رسانه ملی در عصر تحول با مدیریت دکتر جبلی گامهای بزرگی برداشته که ذیلا به برخی از آنها اشاره می شود:


۱-تبیین اهداف و راههای تحقق آنها
۲-تبیین تاریخ مرتبط با رسالت فرهنگی
۳-تبیبن وظایف سنگربانان فرهنگی
۴-تبیین جایگاه و اهمیت و ضرورت آن
۵-تبیین اتفاقات مشابه و پند و عبرتها
۶-تبیین مواضع وسنجش استحکام آنها
۷-تبیین سرنوشت ملتهای هم‌اندیش
۸-تبیین راهکارها و اولویت بندی آنها
۹-تبیین شگردها و ابعاد فریب دشمن
۱۰-تبیین عملکردها و قیاس با کارکردها

رسانه ملی با اجرای عدالت رسانه ای، جابجایی توجه و تمرکز را از صدرنشین ها به حاشیه نشین ها تجربه کرده، طوری که علاوه بر رساتر کردن صدای اقشار پائین دست جامعه، حتی امکان برتری حضور و تجلی آنها در چینش های خبری مثل خبر ساعت ۱۴ و ۲۱ فراهم آمده و خبر سیستان بر خبر تهران رجحان می یابد و به معنای واقعی کلمه، تغییر اولویت مبتنی بر آرمانهای انقلاب اسلامی اتفاق می‌افتد.

امروزه شاهد یک اتفاق زیباتر فرهنگی در حوزه های غیرفرهنگی نیز هستیم که طی آن مقام معظم رهبری دستور دادند هر واژه اعم از فرهنگی و غیرفرهنگی، باید دارای پیوستار فرهنگی باشند، تا بر اساس معیار امامین انقلاب، “ سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست”  معلوم شود که این انقلاب و این نظام، مأموریت غیرآرمانی ندارد و رسانه ملی تبیین کننده همین انطباقها و تعیین کننده صحت و سقم روشها و نتیجه ها است

قطعا رسانه ملی در دوره تحول یکی از سنگربانان فرهنگی است که علاوه بر نورتابی در اذهان عمومی و تنویر فضاهای تاریک و غبارگرفته، خودمراقبتی را نیز طبق همین معیارهای فرهنگی در دستور کار خود قرار داده و با ابتناء به رئوس تبیین های مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب، جدای از انتظارات غیرموجه مخرب ها، معاندها و بیگانه ها، از اهداف فرهنگی انقلاب، تخطی نمی کند.

در فراز پایانی باید گفت که دنیا با تحریم و تخریب و توهین و تضعیف و سایر فشارهای سیاسی و اقتصادی و نظامی، مترصد توقف فرهنگی و توجیه تحریف آرمانی قاطبه مردم و بخش اعظمی از خواص اعم از مقامات دهه های قبل و یا مقامات کنونی نظام است و هرگونه تردید و اگر و اما می تواند موجب تشدید فشارها و تسریع عقب نشینی ها و نیز تحکیم مواضع خصمانه و تحکمی غربی ها و پایان دادن به مقاومت ها و ایستادگی های مردم ما در برابر این تنگناها و فراتر از آنها، اختتامیه جبهه مقاومت اسلامی را که متأثر از ملت، انقلاب و نظام ما تا این اندازه توسعه یافته و رژیم صهیونیستی را به نابودی نزدیک کرده اند، هدف گذاری کنند و از این رو نباید میدان را به نااهلان و‌نامحرمان سپرد و‌ ناشیانه توصیه ها و اشکهای تمساح و دلسوزی های پشیمانان و دلباخته های غرب را بپذیریم

 مرحله، مرحله‌ حساسی است و واگذاری سنگرها و سرمایه ها و وادادگی های فرهنگی می تواند سرنوشت لیبی و قذافی را در حلقه تکرار قرار دهد

در پایان اضافه می کنم که ملت ما بارها راه درست را از جمله در انتخابات های مختلف به خواص نشان داده اند که علیرغم همه تنگناهای معیشتی، انقلاب اسلامی را با دشمنان معامله نکرده و پای آرمانهایشان ایستاده اند و‌تجربه هم ثابت کرده که دشمن برای عقب نشینی های ما حد یقفی بجز شکست قطعی انقلاب اسلامی و براندازی نظام جمهوری اسلامی قائل نیست و تجربه تلخ برجام هم نشان داده که اگر با همان دست فرمان پیش می رفتیم بر اساس همان مطامع افشاشده توسط ترامپ، می بایست با پذیرش برجام های دو و سه و چهار و پنج و … در سرازیری سقوط آزاد قرار گرفته و به تعبیر خودشان، چهلمین سالروز انقلاب اسلامی را نمی دیدیم.

اعتماد به دشمن، بخصوص اعتماد فرهنگی به دشمن، استراتژیک ترین خطای ممکن برای ما است و راه نجات ما فقط و فقط در همین مقاومت ها و بهادادن به دارندگان تفکر فرهنگی منطبق با آرمانهای انقلاب اسلامی و انديشه ها و منویات امامین انقلاب است که بارها و بارها تبیین شد.


تردیدی نباید داشت که ریشه همه تهاجم هایی که به رسانه ملی بخصوص در عصر تحول شده و می شود و حتی به انکار واقعیات و دروغ های شاخدار هم متوسل می شوند، دقیقا تهاجم به وفاداری فرهنگی به آرمانهای الهی نظام است و به محض عقب نشینی و وادادگی فرهنگی، نه تنها تهاجمی صورت نمی گیرد، بلکه تشویق هم انجام می پذیرد

درود بر جبهه نشینان و مدافعان فرهنگی نظام که فراتر از جان و مال، از حیثیت و آبروی خودشان برای مراقبت از دستاوردهای خون شهیدان و سرمایه های مکتسبه از خون دل خوردن های مردم ما مایه می گذارند.

اگر خوشت اومد لایک کن
1
آخرین اخبار