به گزارش راه شلمچه، سوم تا پنجم دی ماه سالگرد شروع «عملیات کربلای ۴» است. این عملیات در سال ۱۳۶۵ در جبهه جنوبی جنگ در منطقه اروندرود انجام شد. ایران در مدت هشت ساله جنگ با عراق، ۴۷ عملیات زمینی داشته که اجرای هر یک از آنها بین ۱ تا ۸۰ روز به طول انجامیده است.
زخمی در خاطره جمعی
یکی از نشانههای جایگاه متفاوت این عملیات در حافظه جمعی در سال ۱۳۹۴ بروز کرد. در ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ اعلام شد که طی عملیات تفحص اخیر در عراق، پیکر ۲۷۰ شهید شناسایی شده که از طریق مرز شلمچه وارد کشور شدهاند و مراسم تشییع آنها روز سهشنبه ۲۶ خرداد ساعت ۴ بعد از ظهر از میدان بهارستان انجام خواهد شد. ۱۷۵ نفر از آنها جمعی از غواصان شهید عملیات کربلای۴ بودند
حضور مردم در این مراسم علیرغم گرمی هوا به صورت غیرمنتظرهای زیاد و متکثر بود. حتی مسئولین برنامه نیز انتظار دیدن چنین جمعیتی را نداشتند. این را میشد از مسیری که برای مراسم تشییع در نظر گرفته شده بود، به خوبی دریافت.
نشانه دیگر، حساسیت زیادی بود که افکار عمومی در مواجهه با «عملیاتِ فریب» نامیده شدنِ کربلای ۴ از خود بروز داد. محسن رضایی فرمانده وقت سپاه در زمان جنگ و یکی از طراحان اصلی عملیات کربلای ۴ در دی ماه ۱۳۹۷ گفت:
«با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ده روز بعد در همان نقطه و زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم. عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشتههای او»
این اظهار نظر با واکنش گسترده مردم، خانوادههای شهدا و فرماندهان نظامی مواجه شد و بعدا این توضیحات را به آن اضافه کردند که کربلای ۴ عملیات فریب نبود، بلکه عملیات اصلی بود اما با اجرای عملیات بعدی یعنی عملیات کربلای ۵ تقریبا در همان محدوده منطقه آن را به عملیات فریب تبدیل کردیم.
پیش از آنکه به بررسی برخی وجوه تمایز عملیات کربلای ۴ بپردازیم، لازم است برای پی بردن به اهمیت این عملیات، سیر نبردهای پیش از آن را به اختصار مرور کنیم.
تغییر راهبرد پس از فتح خرمشهر
پس از فتح خرمشهر در عملیات بیتالمقدس، ایران سیاست منع عبور از مرز را کنار گذاشت و تصمیم گرفت جنگ را مخصوصا در جبهه جنوب در خاک عراق ادامه دهد.
عملیات رمضان در تیرماه ۱۳۶۱ نخستین عملیات برونمرزی ایران در جنگ هشتساله بـود و به همین خاطر سرآغاز مرحله نوینی در تاریخ جنگ به حساب میآید. هدف این عملیات پیشروی تا بصره بود. مسئولان ایرانی پس از چهار عملیات پیروز در خاک خود از روحیه بالایی برای ادامه جنگ برخوردار بودند و امید زیادی به این عملیات داشتند. اما عملیات آنچنان که میخواستند پیش نرفت، رزمندگان زیادی به شهادت رسیدند و عملیات شکست خورد. این وضعیت کموبیش در تهاجمهای دیگر ایران مثل عملیات خیبر و بدر تکرار شد، تا اینکه در زمستان ۱۳۶۴ ایران موفق شد با به کارگیری گردانهای غواص در عملیات والفجر ۸ نیروهای عراقی را غافلگیر کرده و شهر ساحلی مهم فاو در جنوب عراق را به تصرف خود در آورد. این اتفاق صحنه نبرد را تغییر داد و ایران را در وضعیتی جدید قرار داد.
کربلای ۴: عملیات سرنوشت
یک سال پس از تصرف فاو در عملیات والفجر ۸ در بهمن ۱۳۶۴ و قطع دسترسی عراق به خلیج فارس، ایران به تصرف زمینهای استراتژیک جدید نیاز داشت تا نه تنها تصرفات قبلی را تثبیت کند، بلکه با وارد کردن یک ضربه بزرگ کار عراق را در جنگ یکسره کند [۵].
تصرف فاو ایران را در موقعیتی بیسابقه و البته خطیر قرار داده بود. مسئولان جمهوری اسلامی سال ۱۳۶۵ را سال تعیین سرنوشت جنگ نامیدند و با همین رویکرد سعی کردند مردم را برای اجرای عملیات سرنوشتساز بسیج کنند. عملیات طراحی پیچیدهای داشت. قرار بود گردانهای غواص عرض اروند را شنا کنند و عراق را در آنسوی رودخانه غافلگیر کرده و نیروهای ایرانی از دو محور شلمچه و ابوخصیب به سمت بصره عراق پیشروی کنند
ایران برای عملیات سرنوشت، نیروی خود را به صورت کمسابقهای بسیج کرد و تعداد گردانهای پیاده خود را به عدد بیسابقه ۲۵۰ گردان در تاریخ جنگ هشت ساله رساند. تا پیش از آن ایران تنها در عملیات خیبر، با به کارگیری ۲۴۶ گردان به این عدد نزدیک شده بود (تعداد گردانهای زرهی، مکانیزه و … لحاظ نشده است).
تعداد نفرهای گردان معمولا بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ نفر است. اگر هر گردان را به طور متوسط شامل ۶۵۰ نفر در نظر بگیریم، نیروهای پیاده ایران در عملیات کربلای ۴ بیش از ۱۶۰ هزار نفر بوده که بسیاری از آنها را نیروهای داوطلب تشکیل میدادند.
غافلگیری در عملیات سرنوشت
اما این بار عراق مثل فاو غافلگیر نشد. شواهد و قرائن در زمان شروع عملیات نشان میداد که عراق نه تنها غافلگیر نشده بلکه از جزئیات عملیات اطلاع پیدا کرده و مهمترین معبر عملیات را با آمادگی کامل تحت نظر دارد. بدین ترتیب آتش انبوه عراق معبر آبی کمعرضِ «امّالرصاص» را که از آن در طرح عملیات به عنوان «تنگه عملیات» یاد میشد مسدود کرد و تعداد زیادی از رزمندگان ایران به شهادت رسیدند. به همین خاطر دستور توقف عملیات در کمتر از ۴۸ ساعت صادر شد.
تحلیل عوامل شکست در عملیات کربلای ۴
شکست عملیات کربلای ۴ معمولا تحت تاثیر لو رفتن آن تحلیل میشود اما علاوه بر مسئله لو رفتن، وجود برخی اشکالات در طراحی عملیات مثل استفاده از تاکتیک تکراری، اتکای بیش از اندازه بر اصل غافلگیری و انتخاب یک معبر کوچک برای جابجایی تعداد زیادی از نیروها در ابتدای عملیات نیز در به نتیجهنرسیدنِ آن موثر ذکر شده است.
بسیج نیروهای داوطلب انرژی زیادی میطلبد و به همین خاطر نمیتوان به راحتی آن را تکرار کرد. به همین خاطر، اتکای زیاد به آن در عملیات آفندی – به ویژه عملیات آفندی متکی بر غافلگیری – فرماندهی عملیات را در برابر احتمال نشت اطلاعات بسیار آسیبپذیر میکند و آن را در تنگنای سختی برای تصمیمگیری قرار میدهد. از یک طرف در صورت لغو عملیات یا موکول کردن آن به زمان دیگر ممکن است نیروهای داوطلب پراکنده شوند و خانه و کاشانه خود برگردند و از طرف دیگر در صورت اجرای عملیات ممکن است خسارت هنگفت به بار بیاید.
پس از عملیات کربلای ۴، پیش از آنکه نیروهای فراخوانیشده پراکنده شوند، برای انجام یک عملیات جدید تصمیمگیری شد. ۱۵ روز بعد ایران تقریبا در همان محدوده عملیات تهاجمی دیگری به نام «کربلای ۵» به اجرا در آورد. پس از این عملیات ایران به ندرت توانست عملیات تهاجمی دیگری در جبهه جنوب سامان دهد و جنگ عملا به جبهه شمالی منتقل شد.
عوامل شکست عملیات کربلای ۴ تا حدی حساسیت زیاد افکار عمومی نسبت به آن را بازگو میکند. اما چنانچه گفته شد این تنها عملیات از سوی نیروهای ایرانی نبود که با شکست مواجه شد. عملیاتهای دیگری قبل از کربلای ۴ نیز وجود داشته که به خاطر حفظ قوای خودی از تلاش برای رسیدن به اهداف عملیات در آنها صرفهنظر شده باشد. چرا حساسیت مردم درباره کربلای ۴ بیشتر از دیگر عملیاتهاست؟ آیا میتوان با بررسی آمار شهدا پاسخی برای پرسش پیدا کرد؟
نگاهی به آمار شهدای کربلای ۴
آیا تعداد شهدای ایران در عملیات کربلای ۴ با دیگر عملیاتها متفاوت بوده است؟
آمار شهدا به تفکیک عملیاتهای گوناگون به راحتی در دسترس نیست. برای تهیه این آمار، دادهای حاوی مشخصات شهدا (مثل نام و نام خانوادگی، تاریخ تولد، تاریخ شهادت و … ) را از وبسایت بنیاد شهید جمعآوری کردیم. این داده اطلاعات ۱۹۳,۳۰۳ شهید را از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ شامل میشود. اگر این داده را کموبیش معرف اطلاعات شهدای ایران در جنگ با عراق فرض کنیم، میتوان از آن در تحلیل برخی از جوانب جنگ استفاده کرد. آمار روزانهای که از تعداد شهدا در مدت زمان جنگ در این داده آمده در نمودار زیر قابل مشاهده است.
بیشترین تاریخ شهادتی که در این دادهها به چشم میخورد مربوط به ۴ دی ۱۳۶۵ همزمان با عملیات کربلای ۴ است. مطابق آنچه در این داده به دست آمده، تعداد شهدایی که در این روز به شهادت رسیدهاند به بیش از ۲۹۰۰ نفر میرسد که در مقایسه با روزهای دیگر جنگ کاملا بیسابقه است.
تعداد شهدای ایران از سوم تا پنجم دی ماه ۱۳۶۵ تقریبا همزمان با عملیات کربلای ۴ در مجموع بیش از ۳۴۰۰ نفر است.
این تعداد با آنچه در خاطرات ۱۰ دی ۱۳۶۵ اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس و فرمانده وقت جنگ تحت عنوان شهید و مفقودالاثر آمده نیز اختلاف زیادی ندارد.
پرونده عملیات کربلای ۴ هنوز برای افکار عمومی در ایران بسته نشده است. تشییع غیرمنتظرۀ شهدای غواص و واکنش گسترده به «عملیاتِ فریب» خواندنِ آن در دهه نود شمسی، ۳۲ سال پس از آن، دو واقعهای بود که یک بار دیگر این مسئله را نشان داد.
عملیات کربلای ۴ نه تنها عملیات قریب نبوده بلکه تعداد نیروی پیادهای که برای آن بسیج میشود (۲۵۰ گردان) در تاریخ جنگ هشت ساله بیسابقه است.
بررسی آمار روزانه تعداد شهدای ایران نشان میدهد حساسیت افکار عمومی به این عملیات به هیچ رو بیدلیل نبوده، چرا که تعداد شهدای ایران در روز دوم عملیات کربلای چهار یعنی ۴ دی ۱۳۶۵ به کلی با تمامی روزهای دیگر جنگ متمایز است.
عملیات کربلای ۴ علیرغم برخی اشکالات که بعضا در همان زمان نیز به آنها اشاره شده، با اصرار تصمیمگیرندگان وقت اجرا شد. اما افکار عمومی هنوز به درستی آن را هضم نکرده است. چرا این تصمیمات گرفته شد؟ چرا اشکالات طرح پیش از تصویب و اجرا رفع نشد؟ آیا این تصمیمات نتایج اجتنابناپذیر راهبرد ایران پس از فتح خرمشهر بود؟ چه تضمینی وجود دارد ما در آینده اشتباهات مشابهی را تکرار نکنیم؟
افکار عمومی هنوز دنبال روایتی جامع و درسآموز از عملیات کربلای ۴ است تا آن را چراغ راه آینده قرار دهد.
منبع؛ مجله دقیقه