به گزارش راه شلمچه، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و مدیر مسئول هفته نامه 9 دی با عنوان «سوراخی که هشتبار از آن گزیده شدیم، آیا بار نهم به نام پزشکیان ثبت میشود؟!» نوشت: سال ۱۳۹۴ در چنین ایامی توافقی با 5+1 (امریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسيه و آلمان) موسوم به برجام نهایی شد. اما برجامی که حسن روحانی القا میکرد آب خوردن مردم هم به تصويب آن بند است، تنها بعد از گذشت چند سال به چنان حال و روزی افتاده که دیگر کسی نامی هم از آن نمیبرد یا اگر نامی هم میبرد به بیتاثیر بودن آن اذعان میکند.
اما این برای بار اول نبود که جریانی در کشور ما با خوشبینی به طرف مقابل بدعهدش روی میآورد و از آن رودست میخورد.
وی در ادامه تحت عنوان «حافظه تاریخی» به 8 موردی که ایران در مذاکره با امریکا شکست خورد، نوشت:
شکست مذاکره در دولت موقت آقای بازرگان
گام اول مذاکره ایران و آمریکا با هدف عودت ۱۲/۵ میلیارد دلار هزینه تجهیزات نظامی خریداری شده توسط شاه از آمریکا انجام گرفت. دولت موقت، تجهیزات نظامی را مطابق وعده و به امید دریافت هزینه آن تحویل نگرفت و آمریکا نیز هزینههای مقرر شده را باز پس نداد.
شکست در مذاکره الجزایر برای آزادی گروگانهای آمریکایی
گام دوم، مذاکرات برای آزادسازی باقی مانده گروگانهای لانه جاسوسی توسط تیمی که امروز خود را اصلاحطلب می نامد، در الجزایر انجام شد. ایران، گروگانها را مطابق وعده آزاد کرد اما آمریکا نه تنها به وعدههای خود عمل نکرد (۱۲/۵ میلیارد دلار را پس دهد، ایران را تهدید نکند و در امور داخلی ایران دخالت نکند) که از سال ۵۹ رسماً ایران را تحریم و محاصره اقتصادی کرد.
شکست مذاکرات مک فارلین
مکفارلین همراه با مشاور نخست وزیر اسرائیل – آمیرام نیر- به ایران میآیند. امام مخالف بودند. مکفارلین مطابق وعده قبلی با خود ۵۰۰ موشک تاو آورده بود که بر روی موشکها آرم انبارهای رژیم صهیونیستی خورده بود؛ این سلاح تاریخ مصرف گذشته بود و میبایست از رده خارج میشد! سلاحها بازپس فرستاده شد.
تحمیل جام زهر و قطعنامه 598
دخالت مستقیم در جنگ ایران و عراق و حمایت و پشتیبانی همهجانبه از صدام علیرغم هشت سال تحمیل جنگ به ما، پیروزی قطعی ایران در سالهای پایانی کاملا نمایان بود اما تفکر لیبرالیستی، نتیجه جنگ را پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مبدل کرد و جام زهرا را به رهبر انقلاب نوشانید.
اعمال تحریمهای هلمز برتون و داماتو در دوره سازندگی و اصلاحات
آمریکا مزد اقدامات خوشبینانه دولت کارگزاران و سازندگی (که با سیاست پنجرههای باز به روی غرب، روی کار آمدند و به مدت ۸ سال همه قواعد و طرحهای غربیها در بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، طرح وازکتومی و... را پیاده کردند) را با تصویب قانون هلمز – برتون و بویژه قانون داماتو دادند.
قرار دادن ایران در لیست محور شرارت، در کنار عراق (صدام) و کره شمالی
محمد خاتمی پیشنهاد گفتگوی تمدنها را در سازمان ملل ارائه کرد؛ آمریکا در همین سال، جنگ تمدنها را آغاز کرد و حوادث یازدهم سپتامبر را راه انداخت. جرج بوش پسر به افغانستان یورش برد و دولت ما در این جریان با آمریکاییها همکاری کرد؛ اما پس از آنکه خر آمریکا از پل گذشت، ایران را هم طراز با عراق (صدام) و کره شمالی در لیست کشورهایی که محور شرارت می نامید، گذاشت.
شکست مذاکرات هستهای در سعدآباد
پاییز سال ۸۲ با اروپا وارد مذاکره شدیم. وزیر خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه وارد ایران شدند. آقای روحانی تسلیم شد و ما تعلیق داوطلبانه را شروع کردیم. همه تأسیسات هستهایمان را پلمپ کردیم. سپس گفتند تعلیق موقت پذیرفته نیست، باید تعلیق دائم داشته باشید. پروتکل الحاقی را نیز باید بپذیرید و حق داشتن یک سانترفیوژ را ندارید. ایران نیز برای پذیرش آن، کمی اعلام آمادگی کرد! تا سال ۸۳ مطابق خواستشان جلو رفتیم؛ اما اوایل سال ۸۴ که زیادهخواهیهایشان جدی شد، رهبر انقلاب دستور فک پلمپ مراكز هسته ای را صادر کردند.
شکست ننگنامه برجام
آخرین تجربه اعتماد به مداکره با غربیها از سوی رهبری انقلاب، به عنوان دورهای که باید از آن عبرت آموخت، معرفی شد. برجام محصول مشترک حسن روحانی و علی لاریجانی بود که به خاطر تحمیل آن، بیش از سه سال افکار عمومی سرکار گذاشته شدند. در نهايت اما نتیجه آن در سال اول اجرا تقريبا هیچ بود و پس از آن هم اعمال تحریم های بیشتر و مطالبات به ناحق بيشتر از جمله درخواست تعهد جديد ایران در خصوص از بین بردن موشک های دوربرد و عدم حضور فعال در منطقه برای مبارزه با تروريسم بود. حسن روحانی با توجه به نتایج خسارتبار برجام، مذاکره با آمریکاییها را دیوانگی دانست.
حالا نوبت پزشکیان و دولت اوست. سوگمندانه او در حال پیمودن همان مسیری است که دولتهای قبلی طی کردهاند و چوبش را خوردهاند.