به گزارش راه شلمچه، زمان زیادی از اغتشاشات نگذشته و هنوز ملت داغدار عزیزانی است که به معنای واقعی کلمه خونشان با پادرمیانی سلبریتیها و مشارکت صد درصدی عوامل بیگانه به ناحق و مظلومانه ریخته شد. یکی از این شهیدان که داغ نالههای مادر پیرش گوش فلک را کر میکرد، شهید روحالله عجمیان بود.
پدیده موضعگیری چهرههای هنری یا ورزشی (بخوانیم سلبریتی) در مسائل مرتبط یا غیرمرتبط هر از چندگاهی در جامعه چالش میآفریند. متاسفانه شهرت و شرایط شهرت در مدرنیته متاخر تبدیل به پدیدهای مهم در درک تحولات فرهنگی و سیاسی شده است که مشکلات بالقوهای به همراه دارد. افراد مشهور گمان میکنند سخنگویان فرهنگی یا سیاسی مشروع جامعه هستند و به هرشکلی و در هر شرایطی میتوانند به مسائل حساس جامعه ورود کنند حال آنکه اغلب از تبعات و آثار مثبت یا منفی آن اطلاع چندانی ندارند.
متاسفانه موارد متعددی از ورود سلبریتیها به مسائل و مشکلات در کشورمان نه به نیت خیر بوده و نه ختم به خیر شده است چرا که نیت سلبریتی مناسب نبوده و در پس ظاهر امر، اهدافی ازجمله کسب محبوبیت بیشتر، سبک سنگین کردن اوضاع و آیندهنگری منفی و در بهترین حالت پدیده موسوم به «وسط بازی» بوده است.
در جدیدترین مورد از این اقدامات سلبریتیسم، دو تن از ایشان برای گرفتن رضایت سراغ از یکی از داغدیدهترین والدین رفتهاند. تاسفبرانگیز اینجاست که با یک استدلال و واقعبینین ملموس و ساده میتوان گفت که هر عقل سلیمی این کار را صرف جریحهدار کردن عواطف و احساسات یک خانواده و بلکه یک ملت قلمداد خواهد کرد. و اما اصل ماجرا چه بود؟
حدود ۴ ماه بعد از شهادت روحالله عجمیان، شهاب حسینی و رامبد جوان تصمیم گرفتند به خانه این شهید بروند و رضایت بگیرند. این دو به منزل پدری شهید عجمیان مراجعت میکنند که والدین حضور ندارند و تنها دو برادر شهید حضور دارند که پس از طرح خواسته، مبادرت به گرفتن عکس یادگاری میکنند و انتشار بلافاصله این عکسها و خبر دیدار با خانواده شهید، بجز آنچه که غایت اصلی بوده، ایجاد نوعی فشار روانی ناجوانمردانه را در خود دارد.
پدر شهید عجمیان، ماجرا را اینطور روایت میکند: «وقتی این ۲ بازیگر تصمیم گرفتند به خانه ما بیایند، من و مادر روحالله نبودیم. ۲ برادر دیگر روحالله تنها به احترام اینکه آنها مهمان هستند میزبان آنها میشوند و قبول میکنند صحبتهایشان را بشنوند.
اگرچه آنها را ندیدم، اما اعلام میکنم به هیچ وجه حاضر به رضایت دادن نیستم، نه بهخاطر مظلومیت پسرم که اگر تنها این موضوع بود شاید حاضر به مجازات کسی نبودم. آنچه این جماعت کردند براندازی نظام اسلامی و مبارزه با دین اسلام بود. آنها جامعه را به ناامنی کشیدند تا اسلام از بین برود و من ابداً تحمل این کار را ندارم و قطعا رضایت نخواهم داد».
خواهر شهید عجمیان نیز به این پادرمیانی برای بخشش قاتلین برادر مظلومش اینچنین واکنش نشان میدهد: «وقتی برادرم با این دو بازیگر مواجه شد، به آنها گفت اگر پیامها و پستهای جماعت سلبریتی نبود، شاید بسیاری از وقایع اخیر رخ نمیداد. امثال این دو سلبریتی در همه این مدت یا ساکت بودند یا حرفی برای آرامکردن فضا نزدند. حالا چه شده که اینها یادشان افتاده بیایند خانه ما؟ این دو نفر که هنگام شهادت مظلومانه برادرم سکوت کردند، اصلا با چه رویی به خانه ما آمدند؟»
این ماجرا داغها را تازه کرد و خاطرات تلخ آن روزها را! یاد واکنش مردم به دروغپردازی سلبریتیها تا جمعآوری سی هزار امضاء و به دنبال آن 500 هزار امضاء زنده میشود. هر طیفی، هر قشری، هر جناحی و فکر سلیمی مطمئنا سلبریتیها را نوک پیکان تحریک اغتشاشات میپندارد. البته که آن دسته از سلبریتیها تنها عامل تحریک نبودند و رسانههای معاند و بسیاری از دولتهای غربی به سرکردگی آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی نیز در آن روزها دلارهای فراوانی برای تداوم اغتشاشات هزینه کردند اما بیشک سلبریتیها نقش بسیار مهمی در رقم خوردن این ناآرامیها داشتند اما دست آخر ناکام ماندند.
به گزارش فارس، دیدن عکس این خانه محقر اجارهای چقدر میتواند شرم ما و شمای سلبریتی را برانگیزد؟ به کدام سو میرویم؟ رامبد جوان چه دردی از مادر شهید عجمیان میتواند دوا کند؟ شهاب حسینی چقدر از سلبریتی بودنش را میتواند خرج پدر عجمیان کند؟ کجای کاریم؟ به اندازه تفاوت بین این خانه و خانههای شما فاصله بسیار است! تا کی قرار است اینقدر به غایت دغدغههامان از هم دور باشد و همدیگر را نفهمیم؟ تا کی اینهمه زود برای هر کاری دیر میشود؟ هنوز چکههای خونِ چکیده از لابهلای ریشِسفیدان اعقاب سلبریتیتان خشک نشده که با پادرمیانیشان ماجرا به اینجا کشیده شد!... مارا چه میشود...