به گزارش راه شلمچه از بوشهر، این کتاب روایت زندگی فاطمه خدری همسر سردار شهید «محمد جعفر سعیدی» به نویسندگی «کبری خدابخش دهقی» است در این کتاب زنی را میبینید که پا په پای دل شریکش از انقلاب به جنگ میرسد. بار زندگی را در غربت و تنهایی به دوش میکشد. مادرانه فرزندانش را میپرواند و با نبودنهای همسرش میسازد تا او یار و یاور جبهههای جنگ باشد و همراه و مراد بسیجی ها.
سردار شهید «محمدجعفر سعیدی» سوم تیرماه ۱۳۴۳در روستای «احشام قایدها» از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر چشم به جهان گشود و ۴ دیماه ۱۳۶۵ در محور عملیاتی کربلای ۴ جزیره سهیل عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
این کتاب در ۲۲۴ صفحه است که توسط انتشارات حماسه یاران در ۱۷ فصل با همکاری ستاد بزرگداشت سردار شهید محمد جعفر سعیدی منتشر و راهی بازار شده.
مش فاطمهای که دردانهی پدر و مادرش بود، پیش از انقلاب با محمدجعفر ازدواج میکند. بعد از عروسی آنها دوتایی و پا به پای هم به تظاهرات میرفتند و فعالیتهای انقلابی داشتند تا اینکه انقلاب پیروز شد.
بعد انقلاب محمدجعفر چندتایی شغل عوض کرد تا اینکه به کمیته رفت. او در سال ۱۳۵۸ وارد سپاه شد و با شروع جنگ در بسیج نقش پشتیبانی از جبههها را برعهده داشت.
مرد خستگی ناپذیر جنوبی، در سالهای جنگ با اینکه در مناطق عملیاتی نبود اما کمتر همسر و فرزندان خود را میدید. او همه ساعت عمرش را وقف بسیج، آموزش و اعزام نیرو از استان بوشهر به جبهههای جنگ کرده بود. تا سال ۶۵ محمد جعفر و مش فاطمه صاحب پنج فرزند شدند.
مش فاطمه صبور و استوار فرزندانشان را بزرگ میکرد، با سختیهای کمتر بودن محمدجعفر میساخت و دلخوش به شوهری بود که مهربانیهایش تمامی نداشت. فرزند آخرشان چهل روزه شده بود که محمدجعفر با اصرارهای بسیار توانست این بار در جبهههای نبرد حضور یابد.
او به عملیات کربلای چهار رفت، آسمانی شد و پیکرش همان جا در جزیره سهیل ماند. مشفاطمه ماند و ۵ فرزند قد و نیم قد. پس از ده سال چشمانتظاریِ مشفاطمه، که خود ماجرایی شنیدنی دارد، پیکر محمدجعفر به آغوش وطن برگشت.
شهید سعیدی از شهدای شاخص استان بوشهر است که سال ۱۳۴۳ در روستای احشام قایدها از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر به دنیا آمد. از مسئولیتهای وی میتوان به جانشینی فرمانده سپاه گناوه، فرماندهی سپاه بندر ریگ، سرپرست و جانشینی فرمانده سپاه جزیره خارگ، جانشین سپاه و فرمانده بسیج شهرستان دشتی و...اشاره کرد.