به گزارش راه شلمچه، در ابتدای جلسه قاضی ضمن اعلام رسمیت جلسه از نماینده دادستان خواست در جایگاه قرار گیرد.
قهرمانی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و درباره پرونده متهم طبری پیرامون دریافت رشوه گفت: طبری در ذیل شبکههای مختلف خود پیگیر شناسایی افراد پروندهدار قضایی بود تا با نفوذ در آنها ارتشاءهایی داشته باشد، در این میان فردی به نام محمد انوشه که به واسطه دستگیری طبری از کشور متواری شده وظیفه شناسایی طعمه در شبکه طبری را داشت. انوشه افراد پرونده دار در دستگاه قضایی را شناسایی میکرد.
قهرمانی در ادامه به مصداقهایی از نفوذ طبری در برخی پروندههای قضایی به واسطه انوشه اشاره کرد و گفت: در یکی از ملاقاتها طبری به یکی از متمولین که پرونده قضایی داشته است گفت انوشه خود من هستم و تمام کارها را باید با انوشه هماهنگ کنید.
قهرمانی ادامه داد: در یکی از موارد فردی به انوشه وصل میشود و با انوشه نزد بازپرس میروند. انوشه در چند مرحله نزد بازپرس میرود و در مرحله اول میگوید طبری سلام رساند. من از طرف طبری مأموریت دارم در این پرونده مساعدت کنید.
وی افزود: در مرحله دیگری انوشه نزد بازپرس میرود و میگوید وقتی از آقای طبری گرفتیم که خدمت او برسید و اگر خواستهای دارید مطرح کنید.
قهرمانی خطاب به طبری گفت: شما چه کاره بودید که این کار را میکردید؟
در ادامه نماینده دادستان میگوید: بازپرس درخواست انوشه را اجابت نمیکند. انوشه بار دیگر میآید و میگوید ماشین جلوی در است، اگر خواستهای دارید نزد آقای طبری بروید که خواسته شما را اجابت کند. در نهایت بازپرس خواسته انوشه را انجام نمیدهد.
قهرمانی درباره اینکه طبری در ازای فعالیت خود چه چیزی دریافت کرده است، گفت: طبری در این رابطه اموالی را به دست آورده است.
قهرمانی گفت: انوشه هم در همین راستا دریافتیهای زیادی داشته است.
وی افزود: برخی افرادی که به انوشه و طبری در مورد پروندههای قضایی وصل میشدند جمله نفیس دارند و میگویند ما دیگر بی تاب شدیم؛ وقتی طبری به ما وصل شد ما میخواستیم از طبری رها شویم، ولی او ما را رها نمیکرد.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی خطاب به متهم طبری گفت: برای ادای توضیحات در جایگاه قرار گیرد.
طبری مدعی شد: انوشه کارمند نهاد ریاست جمهوری و در اصل کارمند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود من اصلا او را نمیشناختم.
نماینده دادستان از طبری پرسید: چرا زمانی که شما دستگیر شدید، انوشه از کشور خارج شد؟
طبری گفت: نه؛ قبل از بازداشت رفت.
نماینده دادستان گفت: انوشه ۴ مرداد ۹۸ از کشور خارج شد و شما ۱۷ تیر دستگیر شدید.
در ادامه طبری در مورد برخی اتهامات موجود در پرونده از جمله پرداخت رشوه ۴۰۰ میلیون تومانی، اعمال نفوذ با سوءاستفاده از روابط خصوصی با مستخدمین دولتی و اعمال نفوذ در پرونده داوود سرخوشی دفاعیاتی را ارائه داد.
این متهم ادامه داد: اعمال نفوذی صورت نگرفته است، هیچگونه وجهی به اینجانب پرداخت نشده است.
متهم طبری گفت: بخشی از پرداختهای مربوط به مشایخ، یعنی ۴۰۰ میلیون به حدود ۱۱ سال قبل بر میگردد که بر اساس سه فقره قرارداد مشاوره و مشارکت در ساخت بوده است.
قاضی بابایی پرسید: چه آشنایی با سرخوش داشتی؟
متهم طبری گفت: یک بار او را دیدم و هیچ مراوده مالی نداشتم و ۴۰۰ میلیون را از مشایخ گرفتم. از شخصی شکایت داشت که به او گفتم باید به سازمان بازرسی مراجعه کنی.
قاضی گفت: براساس ردیابی مالی انجام شده چکی که توسط سرخوش صادر شده بود توسط مشایخ برداشت شده و به حساب شما واریز شده است.
متهم طبری گفت: بله هر ۴ فقره اینگونه بوده است.
قاضی گفت: اظهارات سرخوش را قبول دارید؟
متهم طبری افزود: اصلا ندیدهام.
قاضی گفت: سرخوش در اظهاراتش گفته که مبلغ ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان از شهرداری طلب داشتم و موضوع را به طبری گفتم که به من هزینه دارد و باید ۴۰۰ میلیون تومان بدهی که سرخوش قبول کرده است.
متهم طبری پاسخ داد: نظری ندارم و یک بار بیشتر سرخوش را ندیدم، بیان تکمیلی در این بحث را وکلیم ارائه میکند.
قاضی از متهم مشایخ خواست در جایگاه حاضر شود و خطاب به متهم مشایخ گفت: در خصوص اتهام تفهیم شده به طبری و ۴۰۰ میلیون تومان توضیح دهید.
متهم مشایخ گفت: سال ۸۸ دو چک به من دادند که آن را وصول کنم از منشا چک اطلاعی ندارم و صدوقی و سرخوش را نمیشناسم و مبلغ را به طبری دادم.
وی خطاب به طبری ادامه داد: میگویید با نجفی مشکل داشتم این صحبتها چیست؟ هم من را خراب میکنید و هم رفیقتان را حداقل حقیقت را بگویید.
در ادامه متهم مشایخ گفت: من اصلا نمیدانستم این ۴۰۰ میلیون تومان برای چه کسی است، طبری از من خواهش کرد و گفت که این کار را برای من انجام بده و من هم آن را انجام دادم.
قاضی از متهم مشایخ پرسید: چرا مبلغ را به حساب خود واریز کردید؟
متهم پاسخ داد: او از من خواهش کرد .
بعد از اظهارات متهم مشایخ نماینده دادستان از قاضی خواست تا فیلمی در مورد مواجهه حضوری سرخوش و طبری به نمایش دربیاید؛ چراکه به عقیده نماینده دادستان این فیلم قرائن خوبی بر موضوع پرونده است؛ بنابراین گزارش فیلم مذکور در دادگاه به نمایش درآمد که پیرامون اظهارات فرهاد مشایخ درباره پولشویی به مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان در سال ۸۸ برای اکبر طبری در مورد پرونده داوود سرخوش بود، بر این اساس بعد از پایان نمایش این فیلم قاضی از محمدباقر صدوقی خواست در جایگاه قرار گیرد و به عنوان مطلع اظهارات خود را بیان کند.
صدوقی در جایگاه قرار گرفت و گفت: جریانات اینجانب با طبری مربوط به دهه ۸۰ است.
وی خطاب به طبری گفت: شما چکهای زیادی از بنده به حساب همسرت خواباندید.
لازم به ذکر است صدوقی در ادامه توضیحات خود به این نکته اشاره کرد که شکایتی از طبری انجام دادم؛ اما از همان روز اول من را تهدید کردند که باید رضایت دهید، آقای قاضی او میلیاردها پول از من خورده که باید آنها را بدهد.
قاضی از صدوقی خواست در مورد چکها توضیح دهد.
صدوقی گفت: طبری کلیه چکهایی که از بنده گرفت را به حساب همسرش خواباند، او برای من نوشته بود که کارشناس رسمی دادگستری است.
در ادامه قاضی از نماینده دادستان خواست توضیحات خود را بیان کند.
قهرمانی در جایگاه قرار گرفت و درباره موضوع مبادله مالی، تحصیل نامشروع مال و رابطه طبری و سرخوش توضیحاتی ارائه داد.
وی ادامه داد: سازمان بازرسی کل کشور زمانی که به ردیابی وضعیت مالی سرخوش ورود میکند مشخص میشود در تاریخ ۸۸.۰۲.۲۳ مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان طی یک فقره چک به حساب فرهاد مشایخ واریز شده است.
وی ادامه داد: پرونده سرخوش به جریان میافتد و رای او قطعی میشود؛ سازمان بازرسی کل کشور در ادامه تحقیقات، ردیابی لایه دوم را شروع میکند. در این ردیابی مشخص میشود که در تاریخ ۸۸.۰۲.۳۱ مشایخ ۴۰۰ میلیون تومان را تبدیل به ۲ فقره چک میکند که این چکها به حساب بانک پارسیان طبری میرود.
قهرمانی ادامه داد: بازپرس شجاع ما موضوع را گزارش میکند، اما این پرونده به شعبه ۱۵ بازپرسی یعنی شعبه علیزاده (متهم پرونده) میرود.
نماینده دادستان گفت: در اینجا بازپرس باید مشایخ را به عنوان رابط پولشویی احضار میکرد، اما بازپرس پرونده بلافاصله قرار منع تعقیب طبری را صادر میکند.
وی افزود: علیایحال بازپرس پرونده بدون کمترین تحقیقی از مشایخ که پول از طرف او آمده بود در مورد موضوع اتهام طبری منع تعقیب صادر میکند. نکته قابل تامل آنکه پیش نویس همین قرار هم بدون تاریخ و بدون امضا در منزل طبری با همین سربرگ کشف میشود. اینها از موارد سوء نیت بازپرس است.
نماینده دادستان خطاب به متهم طبری گفت: درباره پیشنویس قرارداد چه توضیحی دارید؟ پیشنویسی که در خانه شما پیدا شده است؟
قاضی خطاب به متهم گفت: شما چه دخالتی در این پیشنویس داشتید که آن را به شما بدهند؟
متهم ادامه داد: در رابطه با پیشنویس من دخالتی نداشتم، این پیشنویس به من داده شد، من گفتم اینکه امضا ندارد، امضادار را به من بدهید و آن را در کشو گذاشتم.
قاضی خطاب به متهم طبری گفت: یکی از اتهامات شما گرفتن وعده با ادعای داشتن نفوذ و اعمال نفوذ در پروندههاست، آیا قبول دارید؟
متهم طبری گفت: خیر قبول ندارم.
قاضی از نماینده دادستان خواست در جایگاه حاضر شود.
قهرمانی گفت: طبری افرادی داشت که به شعب مراجعه میکردند و از قضات تقاضا میکردند. افرادی همچون انوشه، ترکمان و صادقی این کارها را انجام میدادند.
متهم طبری در جایگاه قرار گرفت و گفت که هیچ یک از این اتهامات را قبول ندارم درباره خانه سازمانی، جابه جایی او (بازپرس) ارتباطی با من نداشته است.
وی ادامه داد: اگر من اعلام نفوذ کردم پس از بابت آن چه منفعتی کسب نمودم؟
در ادامه جلسه دادگاه قاضی خطاب به متهم طبری گفت: شما خواستهای داشتهاید و عمل نشده است.
متهم طبری گفت: نه، خواستهای نداشتم. زنگ زدم و گفتم وقت ملاقات بدهید.
قاضی خطاب به متهم گفت: آیا شما دستور تخلیه خانه سازمانی را صادر کردید یا خیر؟
طبری پاسخ داد: نه؛ حالا یک اشتباهی شده به من ارتباطی ندارد.
قاضی از متهم طبری پرسید در مورد او هم اشتباه شد؟
طبری پاسخ داد: بله
در ادامه قاضی گفت: من اظهارات دو تن از کارمندان شما را قرائت میکنم. علی صادقی که زیر نظر شما بود در مورخ ۹۸.۰۴.۲۹ نزد بازپرس گفته از بازپرسی در دادسرای پولی بانکی کمک خواسته شد، اما وی همکاری نکرد در نتیجه اجاره منزل سازمانی وی را افزایش داد.
قاضی در ادامه اظهار داشت: همچنین اظهارات امیرعباس مصدق از این قرار است: شخصی در دادسرای پولی بانکی پروندهای داشت که این پرونده در شعبه ۸ آن دادسرا نزد بازپرس رستمی بود. طبری به رستمی جهت سفارش زنگ زد، اما رستمی کاری برای وی انجام نداد. یک بار پیش رستمی رفتم. گلایه داشت و میگفت تخلیه خانهام را زده است و از حقوقم بابت اجارهخانه کسر شده است. قاضی خطاب به متهم طبری در ادامه تصریح کرد: این مطالبی که مطرح شد اظهارات دو تن از کارمندانی بودند که تحت نظر شما کار میکردند.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی خطاب به متهم طبری گفت: آیا در مورد بندهای دیگر کیفرخواست آمادگی دفاع دارید تا آنها را مطرح کنیم؟
طبری گفت: بله.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی با قرائت بند ۱۳ کیفرخواست، گفت: بند ۱۳ کیفرخواست اعمال نفوذ بر خلاف مقررات است.
قاضی بابایی خطاب به متهم طبری گفت: بفرمایید آیا اعمال نفوذ در این پرونده را قبول دارید یا خیر؟
متهم طبری پاسخ داد: خیر.
متهم طبری خطاب به نماینده دادستان گفت: من درباره شخصی که از او زمین خریدهام هیچ اعمال نفوذی نداشتهام در این باره شکایت هم کردهام. این پرونده مفتوح است.
در ادامه جلسه دادگاه متهم طبری گفت: اتهام بند ۱۶ کیفرخواست را قبول ندارم اینکه گفته میشود با سوء استفاده از موقعیت شغلی این کار را انجام دادهام را قبول ندارم.
متهم طبری درباره اتهام مشارکت و تشکیل شبکه چندنفری در امر ارتشا با وصف سردستگی و به صورت سازماندهی شده گفت: اعضای شبکه چه کسانی هستند. متاسفانه این اتهام در کیفرخواست صرفا در حد یک تیتر و بدون مصادیق طرح گردیده است.
قاضی با اعلام ختم جلسه دادگاه گفت: تاریخ جلسه بعد متعاقبا اعلام خواهد شد.
منبع؛ میزان