به گزارش راه شلمچه، احمدینژاد سالهاست که در مقابل گفتمان سوم تیر شورش کرده و هر بار به شکلی مواضع متناقض خود را نشان میدهد. روزی ادعای ضدآمریکایی بودن میکند و روز دیگر از رابطه با دشمن حرف میزند، روزی آرمان نابودی صهیونیستها را سر دست میگیرد و روز دیگر با خبرنگار صهیونیست مصاحبه میکند، روزی فتنه سوریه را جنگ شیطانی معرفی میکند که باید بیطرف بود و روز دیگر سخنران مراسم شهدای مدافع حرم میشود! روزی ادعای ضدانگلیسی بودن میکند اما روز بعد حاضر نیست برای تصمیمگیری در خصوص لوایح استعماری در مجمع تشخیص حضور یابد و حتی در مقابل آن موضع بگیرد.
به گزارش رجانیوز؛ محمود احمدینژاد اخیرا با یک شبکه تلویزیونی به نام «یو.اس.ایران.تیوی» گفتوگو کرده است. وی در پاسخ به سوالی در خصوص آینده روابط ایران و آمریکا به کوتاه آمدن از برخی مواضع توصیه کرده و گفته نباید ایران به دنبال تخریب دولت آمریکا باشد: «بنظر من دو ملت هيچ مشكلي با هم ندارند. من فكر مي كنم دولت ها هم اگر مي خواهند كمك ملت هايشان باشند، راه را باز كنند براي همكاري و تعامل ملت ها، رفت و آمد بين ملت ها و البته اين شرط لازمش، كوتاه آمدن از بعضي مواضع است. نه دولت آمريكا دنبال تسلط بر ملت ايران باشد، نه دولت ايران به دنبال تخريب دولت آمريكا باشد.»
وی در ادامه حتی با نگاهی سادهاندیشانه میگوید ایران و امریکا به عنوان محور وحدت در دنیا میتوانند با یکدیگر همکاری کنند. وی در حالی میگوید آمریکا استقلال ایران را به رسمیت بشناسد که دولت آمریکا هم اکنون به دلیل به رسمیت نشناختن حقوق شهروندان سیاه پوستان آمریکایی با اعتراضات گسترده درگیر است. وی توضیح نداده که چگونه دولت آمریکا که بر مبنای تبعیض و استعمارگری و جنایت بنا شده با نصیحت وی میتواند چشم به همه جنایات و زیادهخواهیهای خود ببندد و دنیای خیال پردازانه و دور از واقعیات مبتنی بر قدرت را رقم بزند.
احمدینژاد در این مصاحبه گفته: «من فكر مي كنم ايران و آمريكا مي توانند محور وحدت در دنيا باشند. از همه دعوت كنند. تا الان با يك مدل در دنيا جلو آمديم، نتيجه اي نگرفتيم و اين وضع دنيا شده است. از اين به بعد مي خواهيم همه مشاركت كنند، مشاركت واقعي. همه با هم صداقت داشته باشند. همه دوستدار و خيرخواه هم باشيم. بياييم كنار هم بنشينيم و مسائل دنيا را به اتفاق هم حل كنيم. مسائل اقتصادي را درست كنيم، فقر را برطرف كنيم، ناامني ها را رفع كنيم، اين مسابقه وحشتناك و ضد انساني تسليحاتي را ريشه كن كنيم. ثروت هاي فراوان جهان را در اختيار مردم قرار دهيم و دنياي بهتري را بسازيم. اين فقط با مشاركت همگان امكان پذير است و من فكر مي كنم ايران و آمريكا مي توانند پيشتاز باشند.»
رئیس جمهور سابق ایران در حالی به بحثهای سادهلوحانه خود ادامه داده که آمریکا نه تنها با پایگاههای نظامی فروان خود در منطقه و فروش تسلیحات به رژیم صهیونیستی و سعودی و... اسباب ناامنی منطقه را فراهم کرده است که حتی به توافق برجام هم که خود پای آن را امضا کرده بود پایبند نبوده است. مشخص نیست گفت و گویی که وی آن را راه حل مشکلات ایران و آمریکا میداند و نتوانسته با طرحهای تنشزدایی و گفت و گوی تمدنها در دولت روحانی و خاتمی به نتیجه برسد چگونه با شعارهای غیرواقعگرایانه وی میتواند جامه عمل بپوشد.
مواضع سابقه دار محمود احمدی نژاد
اما این مواضع وی و عدول از عقلانیت انقلابی سابقه دار بوده است. یکسال قبل بود که وی با یک خبرنگار اسراییلی مصاحبه کرد.
احمدی نژاد در مصاحبه با نشریه آمریکایی «نیشن» با خبرنگار صهیونیست این رسانه که ساکن سرزمینهای اشغالی نیز هست گفت و گو کرده بود. این فرد صهیونیست بعدا در یک روزنامه اسراییلی به نام تایم اسرائیل به تشریح مصاحبه تلفنی خود با احمدینژاد پرداخت و تیتر «من یهودستیز نیستم» را برای وی انتخاب کرد. احمدینژاد در این مصاحبه برخلاف دیدگاههای گذشته خود چیزی از نابودی رژیم صهیونیستی نگفته بود.
بعد از آن رئیس فرقه بهار با رسانهای مصاحبه کرد که مستقیما توسط نیروهای بن سلمان مدیریت میشود. ایندیپندنت فارسی که به سراغ احمدی نژاد رفته بود یک روزنامه انگلیسی است که نیمی از سهام آن در اختیار یک سعودی قرار دارد و به صورت اینترنتی فعالیت میکند. نسخه های مربوط به خاورمیانه این روزنامه که به زبان های ترکی، فارسی، عربی و اردو منتشر میشود در اختیار شاهزادگان سعودی قرار دارد. این گروه با نام «المجموعة السعودية للأبحاث والتسويق یا گروه سعودی پژوهش و بازاریابی» در ریاض قرار دارد و سایر رسانه های دولت سعودی از جمله الشرق الاوسط را مورد پشتیانی خود قرار میدهد.
سردبیر ایندپیدنت فارسی نیز کاملیا انتخابی فرد از همکاران شبکه ایران اینترنشنال است و پیش از این در رسانه های سعودی و انگلیسی علیه ایران فعال بوده است. انتخابی فرد در دوره ریاست جمهوری محمدخاتمی در رسانههای اصلاح طلب فعالیت داشته و در خاطرات خود از دیدار با جرج سورس به همراه عطریانفر و دیگر اصلاح طلب ها در همان زمان خبر داده است.
بر اساس آنچه در رسانههای نزدیک به فرقه بهار و همچنین سایت ایندپیدنت فارسی آمده است احمدی نژاد گویا حرمت صاحب رسانه را هم نگاه داشته و انتقادی را به جنایتهای رژیم سعودی در یمن و منطقه نکرده است. به همین دلیل رسانه دیگر سعودیها نیز برای مصاحبه وی ارزش قائل شده و به بازنشر آن پرداخته اند.
جوانفکر: احمدینژاد به دنبال شکستن تابوی رابطه با آمریکا بود/ ما هم به دنبال مذاکره بودیم ولی به ما اجازه ندادند/ مذاکره دولت روحانی حاصل زحمات ما در تابوشکنی مذاکره با آمریکا بود!
اما برای اینکه رویکرد احمدینژاد نسبت به آمریکا بهتر واکاوی شود باید دیدگاه او در این خصوص را از زبان مشاوران و نزدیکان مورد اعتماد وی بررسی کرد.
جوانفکر مشاور رسانه ای احمدی نژاد که در حلقه بهاری ها قرار دارد قبلا در مصاحبه ای پرده از اظهارات این روزهای این جریان برداشته بود.
جوانفکر در تیر ماه ۹۳ در مصاحبهای با تایید این نکته که احمدی نژاد در دولت دوم خود به دنبال مذاکره و حتی رابطه با آمریکا بوده می گوید: «در مورد ارتباط با آمریکا هم رویکرد دکتر احمدی نژاد ، دو مشخصه اصلی داشت. رویکرد اول ، نسبت به مردم آمریکا بود... مشخصه دوم رویکرد دکتر احمدی نژاد در قبال آمریکا و شکستن تابوی رابطه با این کشور بود. دکتر احمدی نژاد در عین حال که بی پروا جنایت ها و سیاست های غلط دولت آمریکا را در مجامع بین المللی افشا می کرد و به چالش می کشید، اعتقاد داشت مذاکره با آمریکا باید شفاف و در مقابل دیدگان افکار عمومی باشد و نه پشت درهای بسته و پنهانی»
او به طور واضح از تلاش احمدی نژاد برای تابوشکنی در مورد رابطه با آمریکا خبر داد و در ادامه گلایه کرد که چرا اجازه ندادید دولت ما با آمریکا رابطه برقرار کند! «چرا از درخواست احمدینژاد برای برقراری رابطه عادلانه با آمریکا استقبال نشد اما روحانی با کمترین هزینه انجام داد؟ باز اینجا هم شاهد تغییر رویکرد در دولت جدید هستیم. اینکه دولت فعلی ایران آشکار شدن رابطه با آمریکا را از ابتدا در دستور کار خود قرار داد به نظر من چیزی نیست جز مطالبه افکار عمومی در ایران و آمریکا که در این سالها شکل گرفت و از حالت یک تابو خارج شد.»
او حتی از پیشنهاد احمدی نژاد برای برقراری رابطه با آمریکا که آن را عادلانه می خواند(!) خبر می دهد و میگوید: «اما باز هم سوال اصلی اینجاست که چرا پیشنهاد دکتر احمدی نژاد برای برقراری ارتباط عادلانه و بر اساس احترام در داخل مورد حمایت قرار نگرفت و برعکس در این دولت با کمترین واکنش و هزینه ممکن انجام شد؟ از مدتها قبل افکار عمومی آماده این قضیه بود اما تغییر موضع سیاسیون چه توجیهی می تواند داشته باشد؟»
عقب نشینی احمدینژاد از مواضع خود در مورد هولوکاست و اسرائیل برای جلب نظر آمریکا به مذاکره مستقیم!
در آخرین سفر احمدینژاد به نیویورک او یک گفتگوی غیررسمی با باربارا اسلاوین خبرنگار مشهور پایگاه آمریکایی المانیتور داشته است که در بخشی از آن در مورد مسئله اسرائیل و هولوکاست گفته است: «میپذیرم که برخی سخنان نباید بیان میشد»
“I do accept that some things may not have been said in their best forms,” he allowed when pressed on his controversial comments about Israel and the Holocaust.
این سخنان دقیقا مقارن با همان سفری است که احمدینژاد در آن پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را بارها مطرح کرد. پیشنهاداتی که هیچگاه از سوی اوباما جدی گرفته نشد و پاسخی دریافت نکرد.
چرخش های احمدی نژاد اما بیشتر از آن چیزی است که تصور می شود. او در بهمن ۸۷ در کرمانشاه گفته بود: «اگر دولت جديد آمريكا به دنبال تغيير سياست های گذشته است بايد از ملت ايران عذر خواهي كند و تلاش كند سابقه سياه و جنايت هايی كه عليه ملت ايران مرتكب شده اند را جبران كند.» و چند ماه بعد در فرودین ۸۸ در یک چرخش آشکار در مصاحبه با اشپیگل میگوید: «ما اصلاً كی گفتيم معذرت خواهی بكنند؟ ما دنبال انتقام جويی نيستيم. ما میگوييم مسيرشان را اصلاح كنند و معلوم بشود كه رفتارشان تغيير كرده است.»
احمدی نژاد حتی در یک گاف تاریخی واکنش جریان انقلابی به سیاست های جدیدش را اینگونه توصیف می کند: «پیش همه رفتیم توضیح دادیم... گفتن اینا میخوان به رهبری جام زهر بدن» گفتنی است در ادبیات سیاسی ایران به عقب نشینی در مقابل استکبار و سیاست آمریکا ارتباط با جام زهر گفته می شود
مذاکرات مخفیانه دولت احمدی نژاد در عمان
دم خروس اظهارت کذب احمدی نژاد اما جایی بیرون می زند که وزیرخارجه او یعنی علی اکبر صالحی که بعدها در تیم مذاکره کننده حسن روحانی هم مسئولیت گرفت تلاش های فراوانی برای مذاکره با آمریکایی ها کرد و مذاکرات در دولت احمدی نژاد کلید خورد. احمدی نژاد حتی تلاش فراوانی برای این تابوشکنی کرد.
در ماجرای مذاکرات مسقط، آمریکا ایران را از طریق عمان دعوت به مذاکره می کند. این درخواست از طریق سلطان قابوس به دفتر رهبری میرسد و صالحی وزیر امور خارجه به درخواست خودش برای عملی کردن آن خدمت رهبری میرسد. رهبری نیز با اعلام مخالفت خود درخواست او را رد میکنند و پس از درخواست مکرر صالحی اجازه این اقدام را میدهند.
صالحی در این خصوص از اصرارهای خود به رهبری برای مذاکره و مخالفت های متعدد رهبرانقلاب گفته و سپس می گوید: «در اواسط سال 90 پس از دریافت نامه سلطان قابوس وقت ملاقات خصوصی از حضرت آقا گرفتم.ایشان در این دیدار به بدعهدی ها و عداوت های آمریکا با ایران اشاره کردند. خدمت مقام معظم رهبری گفتم از باب اتمام حجت اجازه مذاکره با آمریکا را صادر بفرمایید؛ مقام معظم رهبری هم بزرگواری کردند و فرمودند با مذاکرات مخالفتی ندارم.»
رهبر انقلاب با چهار پیش شرط این اجازه را صادر میکنند که از قول صالحی عبارتند از: «ایشان 4 شرط را برای مذاکره با آمریکا مطرح کردند. یکی از شروط این بود که این مذاکره در سطح پایین تر از وزیر امور خارجه انجام گیرد. یعنی وزرای خارجه دو کشور با هم ملاقات نداشته باشند. دیگر اینکه، مذاکره برای مذاکره نباشد، مثل مورد 1+5 که سالها مذاکره کردیم و بعد بخواهند سوءاستفاده کنند. دیگر اینکه مذاکره فقط درخصوص مسائل هسته ای باشد نه درخصوص روابط سیاسی و مانند آن.» صالحی شرط چهارم را توضیح نداد.
احمدینژاد هم هیچ مانعی برای صالحی ایجاد نکرد و به قول صالحی «او مانع مذاکرات محرمانه با آمریکا در اوایل تابستان 91 نشد. صالحی حتی از نقش ویژه احمدی نژاد در این خصوص پرده برمیدارد و میگوید دور دوم مذاکرات محرمانه با آمریکا اصلا با رهبری هماهنگ نشده و با اطلاع شخص احمدینژاد صورت گرفته است: «دور دوم مذاکرات محرمانه با آمریکا را به زور رفتیم. دور دوم مذاکرات را فقط با آقای احمدینژاد هماهنگ کردیم و بعد به مسقط رفتیم. این مذاکرات اوایل اسفند 91 انجام شد و بیشتر از 2 روز طول کشید.»
با این وجود احمدی نژاد سعی دارد امروز آن مذاکرات را به رهبرانقلاب منتسب کند و خود را مخالف آن جا بزند. این سیاست وی که همان سیاست آمریکایی هاست را رهبرانقلاب در نوروز سال 92 پاسخ دادند و ضمن تکذیب این موضوع به دولت وقت هشدار دادند که خطوط قرمز را در مذاکرات خود رعایت کند: «همینجا من این را بگویم که از جملهی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائیها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ که ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاکره کردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.»
این شواهد متعدد نشان می دهد که رئیس دولت دهم، شخصا پیگیر مذاکره با آمریکا بوده است.درواقع محمود احمدی نژاد، چند ماه قبل از مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در عمان، و در زمان اوج تحریمهای مالی و نفتی اتحادیه اروپا و ایالات متحده، مکررا برای مذاکره با آمریکا تلاش کرده بود.
باز هم رد پای اسفندیار رحیم مشایی!
مرحوم حسین شیخالاسلام قائممقام وزارت امور خارجه در دولت اول احمدی نژاد هم با رد ادعای اخیر محمود احمدینژاد مبنی بر مخالف بودن او با مذاکرات ایران و آمریکا در عمان این گونه واکنش نشان داده بود: «بنده آن زمان مشاور رئیس مجلس و مدیرکل امور بینالملل مجلس شورای اسلامی بودم و اطلاع دقیق دارم که این مذاکرات با حمایت شخص آقای دکتر احمدینژاد انجام شد و حتی ایشان دستور دادند که برخی مقامات رسمی وزارت خارجه در مذاکرات حضور داشته باشند.احمدینژاد بدون اطلاع و هماهنگی با مقامات عالیرتبه نظام، مذاکره با آمریکاییها در عمان را کلید زد، احمدینژاد به وزارت خارجه دستور داد که هیئتی را برای مذاکره با آمریکاییها به عمان بفرستد و حتی برخی مقامات رسمی وزارت امور خارجه که اکنون نیز مسئولیت دارند، به عمان رفتند.»
وی حتی با افشاگری در خصوص سفر اسفندیار رحیم مشایی به عمان گفته بود: «در نمونه دیگر، زمانی که بنده قائممقام وزیر امور خارجه در دولت آقای احمدینژاد بودم، آقای مشایی به عمان رفته بود و با مقامات عمانی با عنوان نماینده دولت ایران در خلیج فارس گفتوگوی رسمی انجام داده بود؛ وقتی سفیر ایران در عمان صورتجلسات را برای ما در وزارت خارجه تلکس کرد، بنده به آقای مشایی اعتراض کردم که "چرا خود را در جایگاهی که نیستی معرفی کردی؟"، اما ایشان اصل موضوع را نفی کرد در حالی که در صورتجلسه مذاکرات آمده بود که ایشان خود را نماینده دولت در خلیج فارس معرفی کرده است.»
مواضع احمدی نژاد در خصوص فتنه سوریه، برجام و لوایح استعماری
شاید حالا بهتر بتوان سکوت احمدی نژاد در زمان امضای توافق برجام را فهمید. زمانی که جریان انقلابی در حال هزینه دادن، انتقاد از اعتماد به آمریکا و نوشتن توافق ضعیف بود محمود احمدی نژاد فقط نظارهگر صحنه سیاسی کشور بود. مواضع وی حتی در زمان بررسی لوایح استعماری در مجمع تشخیص مصلحت نظام قابل تامل است.
وی با افتخار اعلام کرده بود که در زمان رای گیری و بحث در خصوص لوایح جنجالی مربط به گروه اقدام مالی جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام را ترک میکند!
توجیه این عمل غیرعقلانی را این دانسته که تصمیم گیری در مورد طرحی که 80 میلیون ایرانی را درگیر میکند باید توسط خود مردم باشد. این اظهارنظر عوام فریبانه به گونه ای مطرح میشود که گویی احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری خود همه طرح های دولت را به رای مردم گذاشته است!
در زمان فتنه سوریه نیز مشایی با این استدلال که نباید کاری کرد که اگر بشاراسد سرنگون شد جبهه جهانی بگوید ایران در این سرنگونی همراهی نکرد از حمایت از دولت سوریه طفره رفت. احمدی نژاد هم دو طرف درگیری در سوریه را شیطانی خوانده بود!
منبع؛ رجانیوز